من چند نفر بودم؟

  • بازدیدها: 38
مگر من که بودم؟
مگر چند نفر بودم؟
در دل صخره‌ها و دشت‌های زرد
کنار آخرین فنجان چای
آخرین لالایی آذری بر ل*ب
مگر من شکارچی بودم؟
تکیه بر سنگ‌های وفادار
لحافم از جنس ستاره‌های شب
صورتم سرخ از سرمای وطنی
اشک‌هایم قندیل‌هایی درون چشمانم
مگر من به جز یک دختر چه بودم؟
پناه گرفته در دل شب
تشنه از آبی که در چشمه‌ها حق من نبود
زیر سایه‌ی یک درخت پیر خمیده بی‌برگ
خیره به مزرعه‌‌های کشت شده
مگر من مسافر بودم؟
تپانچه‌ای به دوشم
کلاهی پشمین به سرم
کمربندم پر از ماشه
چکمه‌هایم آلوده به خاک وطن
مگر من دشمن بودم؟
کنار رود ارس
خیره به هم‌وطنی که دیگر هم‌وطن نیست
صورتم خیس از بارانی که می‌بارد به روی مرز من و برادری که دیگر برادر نیست
استوار ایستاده تا باد از او پیغامی به نیمی دیگر از وطن ببرد
مگر من فرزند این قوم نبودم؟
مرا همچو لاله‌های این خاک دفن نکنید
به رود ارس بسپاردیم، به خان آراز
تا در مرز میان وطن و وطن بمیرم
عقب
بالا پایین