روز اتفاقی و له‌شده

  • بازدیدها: 10
از اتفاق امروز رفتیم بیمارستان تا مشکل تغذیه بچه‌م رو با دکتر در میون بذاریم که گفتن بیمه نیست، همسرم گفت همین دو هفته پیش دو تومن ریختم و کارشناس بیمه گفت اون مال خودتون و همسرتون و از بچه‌تون جداست، دوباره دو تومن ریخت بحساب و صب کردیم تا فعال بشه، یک ساعت گذشت در صورتی که طرف میگفت یه ربعه فعال میشه.
کنار من یه خانمی نشسته بود با یه بچه کوچک تو ب*غل و یه بچه دیگه داشت غر می‌زد و اسباب‌بازی میخواست
ازش پرسیدم بچه‌تون چند وقتشه؟ گفت یکیشون شش ماهه و یکیشون دو سال و نیم، بعد درد و دل باز شد که بهمون شیر خشک نمیدن، گفتم چرا؟ هر کس سهمیه داره اونم گفت از اتباع هست و بچه کارت ملی نداره.
نگاهی به بچه کردم دختر بود و خیلی ریزه میزه، گفتم پس چطوری شیر میخوره؟ شیشه شیرش رو نشون داد و گفت: شیر گاو بدجور تعجب کردم چون شیر گاو برای بچه شیری سمه.
گذشت و بیمه فعال نشد، ما هم رفتیم یه دکتر خصوصی و درست و حسابی، باز دوباره سکوت ساعت معطل شدیم و در آخر دکتر گفت کم خونی داره و کمبود کلسیم و یه سری قطره داد.
خلاصه اش بگم نزدیگ ۴ میلیون امروز پول دادیم و درآمد همسرم یک هفته ای هست که صفره چون مغازه رو عوض کرده و باز باید کلی تبلیغات کنیم تا مشتری بیاد...
فقط این نیست، همزمان پدر و مادرمم اسباب کشی دارن و من هنوز وقت نکردم برم کمک
الان که اینو می‌نویسم له ام، مثل دیروز، مثل پریروز...
حوصله بحث با هیچکس رو ندارم
لطفا برام شام بفرستین میخوام بخوابم و با خیال آسوده کتابمو بخونم
برق هم نیست
عقب
بالا پایین