آخرین فعالیت سمانه
-
دلتنگ که باشی آدم دیگری میشوی خشن تر عصبی تر کلافه تر و تلختر با اطراف هم کاری نداری همه اش را نگه میداری دقیقاسرهمان کسی خالی میکنی که... -
من افتتاح میکنم
-
به شیشه می خورد انگشت های باران …آه…شبیه در زدن تــــو… ولـــــی صدای تـــو نیست تــــو نیستی دل این چتــــر، وا نخــــواهد شد غمی ست...
-
سمانه به موضوع [ چارلز بوکفسکی ] پاسخ داده‌است.این که هر روز صبح از تخت خواب بیرون بیای تا هر بار و هر بار با همون چیزای همیشگی روبرو بشی، واقعا شجاعت بزرگی می‌طلبه!
-
•• مردم به هر سمتی رفتند، تو به سوی دیگر بگریز. #چارلز_بوکفسکی
-
زیبایی ارزشی ندارد. دائمی نیست. اگر زشت باشید بسیار خوشبختید. زیرا اگر مردم دوست‌تان داشته باشند، می‌دانید برای چیز دیگری‌ست... ...
-
"حسرت وقتی ساخته میشود که هیچ کاری انجام نداده باشی." _چارلز بوکسفکی
-
" بعضی از لحظات عالی هستن، بعضی از آنها فوق العاده هستن و بعضی ها ارزش نوشتن دارند." _چارلز بوکفسکی، War all the time
-
"من رو درک کن. من داخل یک دنیای معمولی زندگی نمیکنم. من دیوانگی های خودم رو دارم، من داخل یک بعد دیگه زندگی میکنم و من برای چیزهای که...
-
بعضی مردم هیچگاه دیوانه نمیشوند، چه زندگی سختی را زنده هستند. _ چارلز بوکفسکی
-
مردم مرا تهی میکنند ؛ باید خودم را از آنها خلاص کنم تا دوباره پر شوم! ? - چارلز بوکفسکی
-
خوبا اغلب خودشون خودشونو مي کشن تا خلاص شن اونائي ام که ميمونن اصلا درست نمي فهمن چرا همه ميخوان از دستشون خلاص شن چارلز بوکوفسکي
-
من حتي صداي کو ه ها را مي شنوم که روي کناره هاي آبي شان بالا و پايين مي پرند و قهقهه مي زنند و کمي پايين تر توي آب ماهي ها گريه مي کنند...
-
يک جايي مي رسد که آدم دست به خودکشي مي زند نه اينکه يک تيغ بردارد رگش را بزند نه قيد احساسش را مي زند چارلز بوکوفسکي
-
من به تنهایی معتاد بودم ، اگه هر روز کمی با خودم خلوت نمی‌کردم ، مثل این بود که ضعیف‌تر می‌شدم . تاریکی داخل اتاق برام مثل نور آفتاب...
