آخرین محتوا توسط Pariya.sh

  1. Pariya.sh

    در حال تایپ دلنوشته مرده‌ها دردشان در صدا نمی‌گنجد | پریا شریفی

    همیشه می‌گفتی تا زمانی که چشم‌ها می‌توانند حرف بزنند آدمی چه نیاز به زبان دارد؟ حال می‌توانم آن را با پوست و استخوان درک کنم نادیا! چشمانم در فراغت سرد و بی‌روح شده‌اند، اشک‌ها از کاسه‌ی آن‌ها لبریز و گودی پای چشمم را دریا کرده است. می‌بینی نادیا؟! تمام ناگفته‌ها در سکوت پنهان می‌شوند و از چشم جاری.
  2. Pariya.sh

    در حال تایپ دلنوشته مرده‌ها دردشان در صدا نمی‌گنجد | پریا شریفی

    نام اثر: مرده‌ها دردشان در صدا نمی‌گنجد ژانر: تراژدی، عاشقانه نویسنده: پریا شریفی دیباچه: نادیا، می‌خواهم از پس حنجره‌ی خون‌آلودم صدای خش‌دارم را بشنوی. آسمان به سان خون، سرخ است. دانه‌های برف روی شانه‌ام سنگینی می‌کنند، قو آواز مرگ سر می‌دهد و من چون تگرگی آتش گرفته در کورترین نقطه‌ی این جهان...
عقب
بالا پایین