-
-
فکرش را نمی‌کرد یک انتخاب ساده سرنوشتش را به کابوسی بی‌پایان گره بزند. در را فقط برای چند دقیقه باز کرد، فقط برای پرسیدن آدرس! اما حالا،... -
فکرش را نمی‌کرد یک انتخاب ساده سرنوشتش را چنان گیسویی که باد آن را پریشان می‌کند ویران نماید. گمان می‌کرد تقدیری از جنس رنگین‌کمان و...
-
فکرش را نمی‌کردم یک انتخاب ساده سرنوشتم را طوری تغییر دهد که خودم هم دیگر خودم را نشناسم، طوری تغییر دهد که خودم درشهر درون خودم گم شوم...
-
فکرش را نمی‌کرد یک انتخاب ساده سرنوشتش را زیر و رو کند. آن روز، فقط می‌خواست زودتر به خانه برسد همان مسیر همیشگی، همان پیچِ آشنا؛ اما...
-
نفس عمیقی کشیدم تا نفس سنگین را کمی سبک کنم؛ چشم‌هایم را روی هم گذاشتم تا کمی استراحت کنند. از طرفی کنجکاوی امانم را بریده، دلم می‌خواست...
-
ماشین را دور زدم و روی صندلی راننده نشستم. همین‌که فرمون را به دست گرفتم مثل چی پشیمان شدم که چرا به زور خواستم رانندگی کنم. آخه من رو...
-
یه مرده می‌خواست بره پونس دیگه نتونست
-
واسه یکی جوک فرستادم جای خخخخ نوشته ققققققق میگم ینی چی؟! میگه سرما خوردم دماغم گرفته! smilies
-
میدونید اگه گوگل بمیره به بچه‌هاش چی میرسه؟ گوگل ارث-65-{}
-
چرا کتاب ریاضی همیشه ناراحته؟ چون پر از مسئله‌ست bathtub_7njw
-
به نام خدا از اسمش مشخص قرار اینجا جوک‌های بی مزه تعریف کنیم.😂 هرکس جوک داره بیاد وسط.
-
-
در حال بارگیری…
-
در حال بارگیری…
-
در حال بارگیری…
