آخرین محتوا توسط مهرسا

  1. مهرسا

    نظارت همراه رمان جنون خونین | ناظر حسین یحیائی

    وقت بخیر، پارت جدید قرار گرفت.
  2. مهرسا

    در حال تایپ رمان جنون خونین| مهرسا چناری

    با شتاب از خانه بیرون زد و خود را به حیاط رساند. هوای صبحگاهی در سوز کامل خود می‌سوخت. بی‌اعتنا به آن‌چه در اطرافش می‌گذشت، کفش‌ها را به پا کرد و به سوی خودرو رفت. -‌ مواظب باش پسر. -‌ چشم، خداحافظ. دستش را به نشانه بدرقه تکان داد و سوار شد. هنوز از گفتگوی سرهنگ در شوک بود، اما در دنیای او، چنین...
  3. مهرسا

    نظارت همراه رمان جنون خونین | ناظر حسین یحیائی

    بله ، ویرایششون انجام‌شد.✅ پارت بعدی گذاشته شد .
  4. مهرسا

    در حال تایپ رمان جنون خونین| مهرسا چناری

    در پاسخ مهربانو، تنها به واژه «چشم» بسنده کرد و به سوی سرویس بهداشتی رفت. در آینه، چشمان گودافتاده‌اش را می‌نگریست. امروز را می‌خواست به کارهای خانه و انجام کارهای معوقه اختصاص دهد، اما گویی ورق زندگی همواره با او ناسازگار بود. با وجود سال‌ها تجربه، شور و هیجان آگاهی هنوز در رگ‌هایش جاری بود. آب...
  5. مهرسا

    نظارت همراه رمان جنون خونین | ناظر حسین یحیائی

    سلام‌.وقتتون بخیر جناب .‌ بنده سه پارت رو هر جا که از نظرم نیاز به اصلاحات داشت و اونچه که میدونستم رو انجام دادم ، به خصوص پارت ۳ که عرض کردید . بررسی کنید اگر مشکلی در این ۳ پارت وجود نداره ، برای ارسال پارت بعد اقدام کنم‌.
  6. مهرسا

    در حال تایپ رمان جنون خونین| مهرسا چناری

    نفسی عمیق برکشید و بوی غلیظ خون را، که برایش چونان عطر جان‌افزایی بود، به درون فروداد. تبر را بر زمین افکند و نگاهی گذرا به پیکر بی‌سر انداخت. همه چیز در قلمرو قدرت او بود، اما خشم قتل، همدمی برای جان تشنه‌اش می‌نمود. دستی بر پیشانی عرق‌‌کرده‌اش کشید و خود، را به سوی موریانه‌ها نهاد. اما آن‌چه...
  7. مهرسا

    همگانی `°•°` پوکرکننده‌ترین مطالب رمان‌ها `°•°`

    پولدار ، به توی معمولی تف هم نمیندازه ، چه برسه عاشق چشم و ابروهات بشه. اکثریت استادها پیر هستن جهت اطلاع. تو همه ی رمانا چرا باید دختره یه ۲۰۶ البالویی ، تاکید می‌کنم البالویی داشته باشه؟ و نویسندگان عزیز ، تجاوز برای شما یک امر شوخیه؟ یا یک صحنه ایه که باید تو رمان وجود داشته باشه تا از نظر...
  8. مهرسا

    ○ رمان محاوره یا ادبی؟ ○

    مرکز توجه اکثریتی که به ساختار اهمیت قائلن ادبی و برای کسایی که ایده خوب رو دوست دارن محاوره. خودم داستانش خوب باشه فرقی برام نداره.
  9. مهرسا

    همگانی ○ چه رمان‌هایی رو به بچه‌ی خودت پیشنهاد میدی؟ ○

    کتابخونه و کتابفروشی گزینه خوبیه ، میگی مناسب کودک و تمام😂 بزرگتر هم شد رمانای خودم رو میگم‌بخونه
  10. مهرسا

    دنباله دار ترجیح میدی که...؟

    قطعا شلغم ترجیح میدی تا آخر تو جنگل تنها زندگی کنی یا شهری که پر جمعیت و شلوغه؟
  11. مهرسا

    در حال تایپ رمان جنون خونین| مهرسا چناری

    ناله‌های پسرک دیگر به گوش نمی‌رسید. گویی جنگل تاریک، همه‌ی آواها را در خود بلعیده بود. قاتل، با بی‌اعتنایی و گام‌هایی سنگین و سنجیده، به سوی جعبه‌های چوبی کنار گودال رفت. گویی هر جنبش او بر پایه‌ی نقشه‌ای از پیش نوشته شده انجام می‌گرفت. در سکوت خفه‌کننده‌ی جنگل، صدایش آرام و همچون آموزگاری...
  12. مهرسا

    در حال تایپ رمان جنون خونین| مهرسا چناری

    حشره‌ای بر چهره‌اش خزید. با رنجی گران، پلک‌های سنگینش را گشود، اما در برابر دیدگانش جز ظلمت بی‌کران نبود. از ژرفای همین تاریکی، آوای هولناک تبری برمی‌خاست که پرندگان را از شاخساران می‌راند. پسرک از خشکی حلقوم،سرفه‌ای برآورد. همین بس بود. آوایی از اعماق تاریکی سر برکشید: -‌بالاخره بیدار شدی...
  13. مهرسا

    در حال تایپ رمان جنون خونین| مهرسا چناری

    مقدمه: زندگی‌ها به دو دسته‌ی کلی تقسیم می‌شوند. یکی مبنا بر خوشبختی و زندگی آرام که با تمام مشکلات، گذر می‌شود و زندگی دیگر شوم است. در خود جنونی خونین را به همراه دارد که نفس می‌گیرد، نگاه‌ها را در خود می‌بلعد و بی امان دست به اقدام وحشت می‌زند. زندگی‌های آرام، هرزگاه به معنای آرامش بیشتر اما...
  14. مهرسا

    در حال تایپ رمان جنون خونین| مهرسا چناری

    عنوان: جنون خونین ژانر: پلیسی ، جنایی ، معمایی نویسنده: مهرسا چناری ناظر: @حسین یحیائی خلاصه: در میان میلیاردها انسان، همیشه کسانی هستند که رازی تاریک در دل پنهان کرده‌اند. هیچ‌گاه ردی از خود به جا نمی‌گذارند که مبادا کسی از ریشه آن موضوع خبردار شود. رازهایی حساس که فهمیدنشان مانند تغییر سرنوشت...
عقب
بالا پایین