-
-
MATIN_A به دیدگـــانــــــــــ نوشته در موضوع شاخص دلنوشته در میان کوچههای تنهایی | اثر Tiam.R با
Like واکنش نشان داد.
یک روز در انتهای این کوچه سرد برای همیشه چشمانم را خواهم بست اما تمام خاطراتم را اینجا میگذارم تا اگر روزی دوبار آمدی بدانی تا اخرین... -
MATIN_A به دیدگـــانــــــــــ نوشته در موضوع شاخص دلنوشته در میان کوچههای تنهایی | اثر Tiam.R با Like واکنش نشان داد.
خاطرات چه قدرت عجیبی دارند. گاهی آدم را تا مرز مردن میبرد و گاهی از لب مرگ نجات دهند. خاطرات من هر شب و هرشب من را تا لبهی پرتگاه مرگ...
-
MATIN_A به دیدگـــانــــــــــ نوشته در موضوع شاخص دلنوشته در میان کوچههای تنهایی | اثر Tiam.R با Like واکنش نشان داد.
در میان تکههای شکستهی قلبم نشستهام و انتظار فردا را میکشم. فردایی که تو در آن نیستی اما من مجبور به دیدنش هستم. فردای بیتو در...
-
MATIN_A به دیدگـــانــــــــــ نوشته در موضوع شاخص دلنوشته در میان کوچههای تنهایی | اثر Tiam.R با Like واکنش نشان داد.
میخواهم از این شهر بروم تا یاد تو را فراموش کنم. خاطراتت را در همین کوچه چال کنم. زندگیم را به دست تقدیر بدهم و عمرم را به دست باد بسپارم.
-
MATIN_A به دیدگـــانــــــــــ نوشته در موضوع شاخص دلنوشته در میان کوچههای تنهایی | اثر Tiam.R با Like واکنش نشان داد.
این جای خالی در سینهام چیست؟ این روزها جایی در سینهام خالی شده... از هر کس میپرسم میگویید جای قلب است. با یاد آوری اینکه قلبم را به...
-
MATIN_A به دیدگـــانــــــــــ نوشته در موضوع شاخص دلنوشته در میان کوچههای تنهایی | اثر Tiam.R با Like واکنش نشان داد.
پاییز با خودش نام تو را یدک میکشد با وزش بادش عطر تو را میآورد و با بارانش گریههای مرا برگ درختها هم آرزوهایمان است خشک میشود و...
-
MATIN_A به دیدگـــانــــــــــ نوشته در موضوع شاخص دلنوشته در میان کوچههای تنهایی | اثر Tiam.R با Like واکنش نشان داد.
سینهام قفسی شده برای درد هام... دردها اجازهی ورود دارند اما اجازهی خروج... نه! گاهی انقدر حجم این دردها زیاد میشود که جای نفس کشیدن...
-
MATIN_A به دیدگـــانــــــــــ نوشته در موضوع شاخص دلنوشته در میان کوچههای تنهایی | اثر Tiam.R با Like واکنش نشان داد.
حالم مانند ماهی است که از اقیانوس صیدش کردند و داخل تنگ کوچکی انداختند. مغزم مانند آن درختی است که دارکوب قرار است درون آن خانه بسازد و...
-
MATIN_A به دیدگـــانــــــــــ نوشته در موضوع شاخص دلنوشته در میان کوچههای تنهایی | اثر Tiam.R با Like واکنش نشان داد.
دفتر خاطراتم را ورق میزنم و روزهای گذشته را مرور میکنم. تمام این خاطرات چنگ در گلوی من انداخته و قصد جان من را کردند. من تنها در...
-
MATIN_A به دیدگـــانــــــــــ نوشته در موضوع شاخص دلنوشته در میان کوچههای تنهایی | اثر Tiam.R با Like واکنش نشان داد.
هوا ابری است، باران نمیبارد دلی شکسته است، کسی نمیداند یک نفر میسوزد، کسی نمیبیند فریاد غم را کسی نمیشنود
-
MATIN_A به دیدگـــانــــــــــ نوشته در موضوع شاخص دلنوشته در میان کوچههای تنهایی | اثر Tiam.R با Like واکنش نشان داد.
قولت را یادت هست؟ قول دادی در تمام تنهاییهایم کنارم باشی. الان خودت دلیل تنهاییام شدی... پس کجایی؟
-
MATIN_A به دیدگـــانــــــــــ نوشته در موضوع شاخص دلنوشته در میان کوچههای تنهایی | اثر Tiam.R با Like واکنش نشان داد.
کاش میآمدی و این خاطرات را هم با خود میبردی! مانند تمام چیزهایی که بردی... این خاطرات بدون تو چاقویی هستند در قلبم.
-
MATIN_A به دیدگـــانــــــــــ نوشته در موضوع شاخص دلنوشته در میان کوچههای تنهایی | اثر Tiam.R با Like واکنش نشان داد.
دوبار شب، تنهایی و یک فنجان چای که همراه من به انتظار نشسته است. میدانم که در آخر چای سرد میشود، من پیر میشوم و تو نمیآیی.
-
MATIN_A به دیدگـــانــــــــــ نوشته در موضوع شاخص دلنوشته در میان کوچههای تنهایی | اثر Tiam.R با Like واکنش نشان داد.
امروز با خود فکر میکردم اگر روزی تو را اتفاقی در خیابان ببینم، چه میکنم؟ به آغو*شت پناه میآورم و قلب سردم را در آتش تنت گرم میکنم؟...
-
MATIN_A به دیدگـــانــــــــــ نوشته در موضوع شاخص دلنوشته در میان کوچههای تنهایی | اثر Tiam.R با Like واکنش نشان داد.
من گم شدهام! در تنهایی و تاریکی، در میان این سکوت که سنگینیاش مرا خفه میکند... . من در میان سکوتهایی گم شدهام که پر از فریاد است...
-
-
در حال بارگیری…
-
در حال بارگیری…
-
در حال بارگیری…
بازدیدهای نمایه
16
آخرین بازدیدکنندگان
- 16 بازدیدهای نمایه
