آخرین فعالیت Tifani

  • Tifani
    Tifani به موضوع عالی رمان توفش | تیفانی پاسخ داده‌است.
    مادر احمد با خنده گفت: - وقتشه خاتون‌خانوم رو خوشگل‌تر از ماه کنیم. عروس باید مثل گل بشکفه! خاتون در سکوت نشست، دست‌هایش را روی دامنش...
  • Tifani
    Tifani به موضوع عالی رمان توفش | تیفانی پاسخ داده‌است.
    *** صدای همهمه‌ی زن‌ها کم‌کم نزدیک‌ میشد. در کوچه نور فانوس‌ها روی دیوار گلی خانه خاتون می‌لرزید. درب چوبی که باز شد، ردیفی از زن‌های...
  • Tifani
    5پارت
  • Tifani
    Tifani به موضوع عالی رمان توفش | تیفانی پاسخ داده‌است.
    فردای خاستگاری بود و از عصر به بعد خانه احمد رنگ دیگری گرفته بود. بوی برنج خیس‌خورده و مرغ‌های تمیزشده‌ای که زن‌های فامیل در حیاط ردیف...
  • Tifani
    Tifani به موضوع عالی رمان توفش | تیفانی پاسخ داده‌است.
    وقتی تعارفات و خنده‌های ریز بی‌بی و مادر احمد بالا گرفت، خواهرش با زرنگی به بهانه هواخوری همه را به بالکن کشاند. اتاق نیمه‌خالی شد و فقط...
  • Tifani
    Tifani به موضوع عالی رمان توفش | تیفانی پاسخ داده‌است.
    *** بوی نم هنوز در هوای حیاط خانه خاتون پیچیده بود. چراغ زرد ایوان سایه‌ها را روی دیوار می‌لغزاند. وقتی درب اتاق باز شد و خاتون با...
  • Tifani
    Tifani به موضوع عالی رمان توفش | تیفانی پاسخ داده‌است.
    احمد آن شب مثل پسربچه‌ای بود که گنجی پنهان پیدا کرده باشد. تا نیمه‌های شب خواب به چشمش نیامد؛ گاهی درون حیاط قدم می‌زد، گاهی کنار آقا...
  • Tifani
    Tifani به موضوع عالی رمان توفش | تیفانی پاسخ داده‌است.
    *** باران تازه بند آمده بود و بوی نم خاک و سبزی شالیزار همه‌جا پیچیده بود. جاده‌ی باریک میان شالیزار، زیر نور چراغ‌های ماشین مثل رودی...
  • Tifani
    1 پارت
  • Tifani
    Tifani به موضوع عالی رمان توفش | تیفانی پاسخ داده‌است.
    نفسش به شماره افتاده بود. چهره‌اش سرخ شده و دست‌هایش مشت بودند. گام‌های تند به سمت خاتون برمی‌داشت و صدایش با خشمی کنترل‌نشده می‌لرزید...
  • Tifani
    لینک اثر: https://forum.cafewriters.xyz/threads/39541/ لینک نظارت همراه: https://forum.cafewriters.xyz/threads/39832/
عقب
بالا پایین