-
-
Zeynabgol به موضوع تولد 🔸تاریخ تولد کاربران🔸 پاسخ داده‌است.۵ دی ۸۵ -
Zeynabgol به موضوع در حال تایپ رمان مورلین | Zeynabgol پاسخ داده‌است.فصل یازدهم: گوژپشت اول شخص: آگرین با حس خطر ناگهانی می‌ایستم. گاندرال می‌پرسد: - چیه؟ به او زل می‌زنم. می‌دانم که نگاهم ترسناک...
-
Zeynabgol به موضوع در حال تایپ رمان مورلین | Zeynabgol پاسخ داده‌است.فصل دهم: جادو اول شخص: آگرین گینرا خیلی کم‌حرف و به طرز عجیبی زشت است. ستون فقراتش کج و حتی جمجمه‌اش هم کج است. پاهایش در زاویه‌های...
-
Zeynabgol به موضوع در حال تایپ رمان مورلین | Zeynabgol پاسخ داده‌است.فصل نهم: سپاس اول شخص: آگرین زمزمه می‌کنم: - اسبم... . روحی که صورتش را نمی‌بینم، بک سیخ آهنی را بین دنده‌هایم فرو می‌کند. بدنم قوس...
-
Zeynabgol به موضوع در حال تایپ رمان مورلین | Zeynabgol پاسخ داده‌است.فصل هشتم: پنجاه مرگ اول شخص: آگرین درحالی که یک رومیزی و یک پتو را به خودم پیچیده‌ام و کیف شمشیرها و وسایلم را در دست دارم، از غذاخوری...
-
Zeynabgol به موضوع در حال تایپ رمان مورلین | Zeynabgol پاسخ داده‌است.فصل هفتم: خاکستر سوم شخص باد می‌وزد. میدان‌گاه دهکده خالی‌ست. هیزم‌ها زغال شده‌اند. زن صاحب غذاخوری در حالی که چیزی را زیر شنلش قایم...
-
Zeynabgol به موضوع در حال تایپ رمان مورلین | Zeynabgol پاسخ داده‌است.فصل ششم: آتش اول شخص: آگرین اسب، شمشیرها و تمام وسایلم را نزد زن صاحب غذاخوری به امانت گذاشته‌ام و برایش هشت سکه پرداخت کرده‌ام...
-
Zeynabgol به موضوع در حال تایپ رمان مورلین | Zeynabgol پاسخ داده‌است.فصل پنجم: مبادله زندگی اول شخص: آگرین به گاندرال می‌گویم: - به تو چی می‌رسه؟ او بلافاصله می‌گوید: - جون خواهرم. نمی‌فهمم. پلک می‌زنم...
-
Zeynabgol به موضوع در حال تایپ رمان مورلین | Zeynabgol پاسخ داده‌است.فصل چهارم: کار اول شخص: آگرین مرد خوش‌چهره است، این اولین چیزی است که توی ذوقم می‌زند: به خوش چهره‌ها اعتماد ندارم. زیبایی همیشه...
-
Zeynabgol به موضوع طنز جنبش ضد PerS!aN (موقت و محرمانه) پاسخ داده‌است.چه خبره اینجاLagh2
-
Zeynabgol به موضوع در حال تایپ رمان مورلین | Zeynabgol پاسخ داده‌است.فصل سوم: مورلین +اول شخص: آگرین+ سال‌ها بعد غذاخوری شلوغ است، اما پر سر و صدا نیست. فقط مرد گیجی که دارد بلوف می‌زند و زنی که پول...
-
Zeynabgol به موضوع در حال تایپ رمان مورلین | Zeynabgol پاسخ داده‌است.فصل دوم: تولد +سوم شخص+ زن پیرتر روی گور قدم برمی‌دارد و با پایش خاک را صاف می‌کند. بی‌فایده است؛ گور دسته‌جمعی مثل جای یک زخم بزرگ در...
-
Zeynabgol به موضوع در حال تایپ رمان مورلین | Zeynabgol پاسخ داده‌است.مقدمه: شمشیر شکار، مثل چشمانم می‌درخشد. زن نگاهم می‌کند. چشمانش گرد شده‌اند، اما نه از ترس. از شوکی که به خاطر پذیرش مرگ به او دست داده...
-
Zeynabgol به موضوع در حال تایپ رمان مورلین | Zeynabgol پاسخ داده‌است.◆◇◆◇◆ نویسنده‌ی عزیز؛ ضمن خوش‌آمد گویی و سپاس از انتخاب انجمن کافه نویسندگان برای انتشار رمان خود، خواهشمندیم قبل از تایپ رمان، قوانین...
-
به نام خدا نام رمان: مورلین نویسنده: @Zeynabgol ژانر: فانتزی خلاصه: آگرین، شکارچی جادوگری که با پنجاه روح در سرش زندگی می‌کند، در...
-
-
در حال بارگیری…
-
در حال بارگیری…
-
در حال بارگیری…
-
در حال بارگیری…
بازدیدهای نمایه
172
آخرین بازدیدکنندگان
- 172 بازدیدهای نمایه
