(SINA)
مدیر آزمایشی تالار شعرکده+تدوینگر آزمایشی
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایـشی تالار
مـدرس
ویراستار
کپیـست
رمانخـور
نویسنده نوقلـم
مقامدار آزمایشی
پرسنل کافهنـادری
۹. مسیر بالای تپه
راهِ دانشکده
بلند است،
نه فقط تپه
نه فقط پلهها،
یک چیزی
ته دلت سنگین است
که با هر قدم، جا بهجا میشود.
سگهای ولگرد
زیر چشمی نگاهم میکنند،
نه که حمله کنند،
فقط انگار
میدونند
چیزی توی من
بوی ترس میدهد.
باد میزند به صورتم؛
کولهام سنگین نیست
ولی من
کمرم خم شده است.
اما از سنگینی کوله نیستن.
دانشکده بالا است،
اون بالا بالا ها.
جایی که نه صدا میرسد
نه نگاه.
فقط باید برسی
بیاینکه کسی بفهمد
چقدر طول کشیده است.
راهِ دانشکده
بلند است،
نه فقط تپه
نه فقط پلهها،
یک چیزی
ته دلت سنگین است
که با هر قدم، جا بهجا میشود.
سگهای ولگرد
زیر چشمی نگاهم میکنند،
نه که حمله کنند،
فقط انگار
میدونند
چیزی توی من
بوی ترس میدهد.
باد میزند به صورتم؛
کولهام سنگین نیست
ولی من
کمرم خم شده است.
اما از سنگینی کوله نیستن.
دانشکده بالا است،
اون بالا بالا ها.
جایی که نه صدا میرسد
نه نگاه.
فقط باید برسی
بیاینکه کسی بفهمد
چقدر طول کشیده است.
آخرین ویرایش توسط مدیر: