اطلاعیه درخواست رنک نویسنده رمان~

سلام
خسته نباشید
درخواست رنک نویسنده رسمی رمان
رمان دلیما تکمیل شده با تگ منتخب
رمان گورستان پیوندها تکمیل شده با تگ برگزیده
 
درود درخواست نویسنده رسمی!
 
سلام، درخواست رنک نویسنده.
Noghre

در حال تایپ موضوع 'رمان تقدیسِ تاریکی | نقره زارع'

عنوان: تقدیسِ تاریکی
ژانر: پلیسی، مافیایی، عاشقانه
نویسنده: نقره زارع
ناظر: @مینِرامینِرا عضو تأیید شده است.
خلاصه:
برای رسیدن گاهی باید گذشت کرد اما در میان این‌ همه گذشت، گاهی باید ایستاد و فکر کرد که آیا هر‌ گذر‌ کردنی ارزش رسیدن را دارد؟
آیا این گذشت به مقصد‌ِ تاریکی، برای آدم‌هایِ قصه‌‌ی ما به‌ رسیدن نور ختم می‌شود؟
یا شاید هم قرار است تا ابد، در جاده‌هایی که برای روشنایی التماس می‌کنند گرفتار شوند.

مقدمه:
به‌نام هیچ، چون دیگر چیزی برای نامیدن نمانده است.
به‌نام سکوت، همان صدایی که بعد از فروپاشیِ انسانیت باقی ماند.
به‌نام آغازِ پایانی که از روزِ تولد با ما بود.
به‌نام تاریکی، که دروغِ روشنایی را...
  • Like
  • Love
  • rose

Dyva گفت:
درود به تمام نویسندگان

بنابر قوانین دریافت رنک نویسنده، عزیزانی که تمایل به دریافت این رنک باتوجه به شرایط دارند
می‌توانند درخواست خود را در همین تاپیک همراه با لینک اثر/آثار خود مطرح کنند.

شرایط دریافت رنک نویسنده | کلیک کنید

باتشکر
مدیریت تالار رمان کافه نویسندگان ​
کلیک کنید تا گسترش یابد...
 
Noghre گفت:
سلام، درخواست رنک نویسنده.
Noghre

در حال تایپ موضوع 'رمان تقدیسِ تاریکی | نقره زارع'

عنوان: تقدیسِ تاریکی
ژانر: پلیسی، مافیایی، عاشقانه
نویسنده: نقره زارع
ناظر: @مینِرامینِرا عضو تأیید شده است.
خلاصه:
برای رسیدن گاهی باید گذشت کرد اما در میان این‌ همه گذشت، گاهی باید ایستاد و فکر کرد که آیا هر‌ گذر‌ کردنی ارزش رسیدن را دارد؟
آیا این گذشت به مقصد‌ِ تاریکی، برای آدم‌هایِ قصه‌‌ی ما به‌ رسیدن نور ختم می‌شود؟
یا شاید هم قرار است تا ابد، در جاده‌هایی که برای روشنایی التماس می‌کنند گرفتار شوند.

مقدمه:
به‌نام هیچ، چون دیگر چیزی برای نامیدن نمانده است.
به‌نام سکوت، همان صدایی که بعد از فروپاشیِ انسانیت باقی ماند.
به‌نام آغازِ پایانی که از روزِ تولد با ما بود.
به‌نام تاریکی، که دروغِ روشنایی را...
  • Like
  • Love
  • rose
کلیک کنید تا گسترش یابد...
درود بر شما، با درخواست شما موافقت شد✅️​
 
مَه نویس؛ گفت:
درود بر شما، لینک رمانتون رو ارسال کنید!
کلیک کنید تا گسترش یابد...
NAHIT

در حال تایپ موضوع 'رمان باد هم دختر بود|زهرا مشرف'

عنوان: باد‌هم دختر بود.
ژانر: اجتماعی – روانشناختی
نویسنده: زهرا مشرف
ناظر: @Helen.m
خلاصه:
«باد هم دختر بود» روایتی شاعرانه از زندگی دختری‌ست که میان خواستن و نخواستن، ماندن و رفتن، و خاموشی و فریاد گرفتار شده. او در سفری آرام و گاه طوفانی، نه‌فقط جهان اطرافش که خودش را دوباره کشف می‌کند. این رمان قصه‌ی رشد، رهایی و شنیدن صدای خاموش دل است؛ صدایی که مثل باد، اگرچه دیده نمی‌شود، اما می‌تواند همه‌چیز را دگرگون کند.

مقدمه: من روجا هستم. دخترِ پدر و مادر محترمی که همیشه می‌خواستند دخترشان (درست) باشد. نه درست مثل خودش، درست مثل تصوراتشان. راستش را بخواهی، همیشه حس می‌کردم جایی میان من...
  • Like
NAHIT

در حال تایپ موضوع 'رمان مغازه‌ی چیز‌های‌گمشده| زهرا مشرف'

عنوان: مغازه‌ی چیزهای گم‌شده
نویسنده: زهرا مشرف
ژانر: تخیلی، روانشناختی
ناظر: @سونی
خلاصه: «مغازه‌ی چیزهای گمشده» داستان مغازه‌ای اسرارآمیز است که وسایل گم‌شده‌ی مردم را در خود نگه می‌دارد. هر وسیله بخشی از گذشته و روان صاحبش را زنده می‌کند و کسانی که به مغازه می‌آیند، ناخواسته با خاطره‌ها، زخم‌ها و حقیقت‌های پنهان زندگی‌شان روبه‌رو می‌شوند.

مقدمه: در دل کوچه‌ای که هیچ‌کس اسمش را به‌خاطر ندارد، مغازه‌ای هست که در هیچ نقشه‌ای ثبت نشده. نه تابلویی دارد، نه ویترینی برای جلب‌توجه رهگذرها. فقط کسانی آن را پیدا می‌کنند که چیزی گم کرده‌اند، نه از جنس کلید و کیف و موبایل؛ بلکه از جنس سکوت،...
  • Like
  • Love
موضوع 'داستان کوتاه اینجا ایستگاه آخر نیست|زهرا مشرف' https://forum.cafewriters.xyz/threads/41968/
 
NAHIT گفت:
NAHIT

در حال تایپ موضوع 'رمان باد هم دختر بود|زهرا مشرف'

عنوان: باد‌هم دختر بود.
ژانر: اجتماعی – روانشناختی
نویسنده: زهرا مشرف
ناظر: @Helen.m
خلاصه:
«باد هم دختر بود» روایتی شاعرانه از زندگی دختری‌ست که میان خواستن و نخواستن، ماندن و رفتن، و خاموشی و فریاد گرفتار شده. او در سفری آرام و گاه طوفانی، نه‌فقط جهان اطرافش که خودش را دوباره کشف می‌کند. این رمان قصه‌ی رشد، رهایی و شنیدن صدای خاموش دل است؛ صدایی که مثل باد، اگرچه دیده نمی‌شود، اما می‌تواند همه‌چیز را دگرگون کند.

مقدمه: من روجا هستم. دخترِ پدر و مادر محترمی که همیشه می‌خواستند دخترشان (درست) باشد. نه درست مثل خودش، درست مثل تصوراتشان. راستش را بخواهی، همیشه حس می‌کردم جایی میان من...
  • Like
NAHIT

در حال تایپ موضوع 'رمان مغازه‌ی چیز‌های‌گمشده| زهرا مشرف'

عنوان: مغازه‌ی چیزهای گم‌شده
نویسنده: زهرا مشرف
ژانر: تخیلی، روانشناختی
ناظر: @سونی
خلاصه: «مغازه‌ی چیزهای گمشده» داستان مغازه‌ای اسرارآمیز است که وسایل گم‌شده‌ی مردم را در خود نگه می‌دارد. هر وسیله بخشی از گذشته و روان صاحبش را زنده می‌کند و کسانی که به مغازه می‌آیند، ناخواسته با خاطره‌ها، زخم‌ها و حقیقت‌های پنهان زندگی‌شان روبه‌رو می‌شوند.

مقدمه: در دل کوچه‌ای که هیچ‌کس اسمش را به‌خاطر ندارد، مغازه‌ای هست که در هیچ نقشه‌ای ثبت نشده. نه تابلویی دارد، نه ویترینی برای جلب‌توجه رهگذرها. فقط کسانی آن را پیدا می‌کنند که چیزی گم کرده‌اند، نه از جنس کلید و کیف و موبایل؛ بلکه از جنس سکوت،...
  • Like
  • Love
موضوع 'داستان کوتاه اینجا ایستگاه آخر نیست|زهرا مشرف' https://forum.cafewriters.xyz/threads/41968/
کلیک کنید تا گسترش یابد...
با درخواست شما مخالفت شد❌️​
 
شما برای پاسخ‌دادن باید به انجمن ورود کنید.
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 52)
عقب
بالا پایین