شعر اشعار نیم بیتی

زخم بیهوده مزن سینه‌ام از قلب تهی‌ست
 
فارغان را چه خبر از دل بی‌حوصله‌ام
 
در تماشای تو قانع نشوم من به دو چشم
 
من آن نیم که تو دیدی، تو آنی و به از آنی
 
ما خستگانیم و تویی صد مرهم بیمار ما
 
خوبان جهان را همه از چشم من انداخت
 
نگاه شوق تو بودم، کنون خیال توام ...
 
عقب
بالا پایین