بـرکـهبـرکـه عضو تأیید شده است. کاربر ویژه کاربر انجمن پشتکار خوب نوشتهها نوشتهها 4,755 پسندها پسندها 2,495 امتیازها امتیازها 323 سکه 815 11/27/25 #161 ای رود از این مسیر چه میخواستی؟ بگو پایان قصهء تو چه شد راستی؟ بگو
دالان ِبهشت کاربر حــامی کاربر انجمن فرشته زمینی خانم نمونه محبوب نوشتهها نوشتهها 1,205 پسندها پسندها 2,607 امتیازها امتیازها 273 سکه 297 11/29/25 #162 ما حبس در ایامِ گره خورده به دردیم ! انگار کسی نیست بفهمد غمِ مارا...!
NAHIT ژورنالیست ژورنالیستبرترین ارسال کننده ماه فعال پشتکار خوب نوشتهها نوشتهها 2,695 پسندها پسندها 3,525 امتیازها امتیازها 328 سکه 4,847 11/29/25 #163 من به هر جمعیتی نالان شدم...
بـرکـهبـرکـه عضو تأیید شده است. کاربر ویژه کاربر انجمن پشتکار خوب نوشتهها نوشتهها 4,755 پسندها پسندها 2,495 امتیازها امتیازها 323 سکه 815 11/30/25 #164 . به خواب ظلمت آلودیم شبهای زلالی را دریغا ما ندانستیم قدر آن لیالی را! به جای شمعدانیهای سرشار از شکوفایی کنار یکدگر چیدیم گلدانهای خالی را مزار از دشت میسازند و تابوت از صنوبرها خدایا کی به پایان میبریم این مرگسالی را!
. به خواب ظلمت آلودیم شبهای زلالی را دریغا ما ندانستیم قدر آن لیالی را! به جای شمعدانیهای سرشار از شکوفایی کنار یکدگر چیدیم گلدانهای خالی را مزار از دشت میسازند و تابوت از صنوبرها خدایا کی به پایان میبریم این مرگسالی را!
دالان ِبهشت کاربر حــامی کاربر انجمن فرشته زمینی خانم نمونه محبوب نوشتهها نوشتهها 1,205 پسندها پسندها 2,607 امتیازها امتیازها 273 سکه 297 سه شنبه ساعت 20:09 #165 تا تو بودی در شبم من ماه تابان داشتم روبهروی چشم خود چشمی غزلخوان داشتم حال اگرچه هیچ نذری عهدهدار وصل نیست یک زمان پیشامدی بودم که امکان داشتم ماجراهایی که با من زیر باران داشتی شعر اگر میشد قریب پنج دیوان داشتم بعد تو بیش از همه فکرم به این مشغول بود: من چه چیزی کمتر از آن نارفیقان داشتم؟ ساده از "من بی تو می میرم" گذشتی خوب من من به این یک جملهی خود سخت ایمان داشتم لحظهی تشییع من از دور بویت میرسید تا دو ساعت بعد مرگم همچنان جان داشتم کاظم_بهمنی
تا تو بودی در شبم من ماه تابان داشتم روبهروی چشم خود چشمی غزلخوان داشتم حال اگرچه هیچ نذری عهدهدار وصل نیست یک زمان پیشامدی بودم که امکان داشتم ماجراهایی که با من زیر باران داشتی شعر اگر میشد قریب پنج دیوان داشتم بعد تو بیش از همه فکرم به این مشغول بود: من چه چیزی کمتر از آن نارفیقان داشتم؟ ساده از "من بی تو می میرم" گذشتی خوب من من به این یک جملهی خود سخت ایمان داشتم لحظهی تشییع من از دور بویت میرسید تا دو ساعت بعد مرگم همچنان جان داشتم کاظم_بهمنی
بـرکـهبـرکـه عضو تأیید شده است. کاربر ویژه کاربر انجمن پشتکار خوب نوشتهها نوشتهها 4,755 پسندها پسندها 2,495 امتیازها امتیازها 323 سکه 815 سه شنبه ساعت 20:54 #166 صد طبیب آمد ندانست دردِ این شوریدهدل، کیستی تا آمدی صد دردِ ما درمان بشد؟ #راحمتبریزی
دالان ِبهشت کاربر حــامی کاربر انجمن فرشته زمینی خانم نمونه محبوب نوشتهها نوشتهها 1,205 پسندها پسندها 2,607 امتیازها امتیازها 273 سکه 297 جمعه ساعت 18:38 #167 عاشقان چون زندگی زايندهاند عاشقان در عاشقان پایندهاند عشق از جانی به جانی میرود داستان از جاودانی میرود جاودان است آن نو ديرينه سال رفته از جامی به جامی اين زلال مردن عاشق نمی ميراندش در چراغی تازه میگيراندش هوشنگ_ابتهاج
عاشقان چون زندگی زايندهاند عاشقان در عاشقان پایندهاند عشق از جانی به جانی میرود داستان از جاودانی میرود جاودان است آن نو ديرينه سال رفته از جامی به جامی اين زلال مردن عاشق نمی ميراندش در چراغی تازه میگيراندش هوشنگ_ابتهاج
!!AMINKHAN!!!!AMINKHAN!! عضو تأیید شده است. کاربر حــامی کاربر انجمن آقای نمونه پشتکار خوب نوشتهها نوشتهها 1,193 پسندها پسندها 3,321 امتیازها امتیازها 328 سکه 78 دیروز ساعت 20:13 #168 چنان وامانده شد واژه برای شرحِ حالِ من که دیگر وصفِ حالم را عبارت برنمیدارد