روانشناسی انرژیِ سرکوب‌شده‌ی بقا!

سونی

مدیرتالارعلوم‌+آزرادیو+شایعه‌نویس+آزتدوینگر‌ومترجم
پرسنل مدیریت
مدیر رسـمی تالار
منتقد ادبی
ناظر همراه
ژورنالیست
رمان‌خـور
گوینده
مقام‌دار آزمایشی
نویسنده نوقلـم
نوشته‌ها
نوشته‌ها
3,771
پسندها
پسندها
21,064
امتیازها
امتیازها
813
سکه
8,369

خشم: انرژیِ سرکوب‌شده‌ی بقا

«هرمن توضیح می‌دهد که خشم یکی از واکنش‌های عمیق و طبیعی پس از تروماست،
اما قربانیان معمولاً نمی‌دانند با آن چه کنند.
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: زئوس
خشم از دو منبع اصلی سرچشمه می‌گیرد:

۱) خشم نسبت به عامل آسیب

قربانی در لحظه‌ی تروما نتوانسته از خودش دفاع کند.
وقتی خطر تمام می‌شود، انرژی دفاعیِ سرکوب‌شده به صورت خشم بیدار می‌شود.
این همان نیرویی است که باید از او محافظت می‌کرد،
اما دیر رسیده و حالا تبدیل به آتشی درونی شده.

۲) خشم نسبت به خود

به دلیل شرم و گناه کاذب، قربانی ممکن است خودش را مقصر بداند.
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: زئوس
نتیجه؟

این خشم به‌جای اینکه به سمت عامل آزار برود،
به سمت خودِ قربانی برمی‌گردد و به شکل افسردگی، خودسرزنشی یا خودتنبیهی بروز می‌کند.
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: زئوس
📍 خشمِ ابرازنشده چه سرنوشتی پیدا می‌کند؟

هرمن توضیح می‌دهد:
اگر خشم مجال بیان سالم پیدا نکند، در بدن گیر می‌کند.

می‌شود....

▪ تنش مزمن،
▪ سردرد،
▪ تپش قلب،
▪ انفجارهای ناگهانی،
▪ یا بی‌حسی کامل.
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: زئوس
برخی قربانیان از خشم می‌ترسند؛
چون احساس می‌کنند اگر رهایش کنند،
ممکن است «همه چیز را ویران کند.»
این ترس باعث می‌شود خشم سرکوب شود،
اما این سرکوب رنج را شدت می‌دهد.
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: زئوس
هرمن می‌نویسد:
«بازمانده نیاز دارد خشم خود را بشناسد،
نه اینکه از آن بترسد یا آن را به خود برگرداند.»

خشم، اگر فهمیده و هدایت شود،
می‌تواند تبدیل به نیرویی برای شفا، مرزگذاری و بازپس‌گیری قدرت شود.
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: زئوس
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 2)
عقب
بالا پایین