نتایح جستجو

  1. K

    اطلاعیه | درخواست نقد دلنوشته |

    https://forum.cafewriters.xyz/threads/%D8%AF%D9%84%D9%86%D9%88%D8%B4%D8%AA%D9%87-%D8%B3%D9%84%D8%B3%D9%84%D9%87%E2%80%8C%DB%8C-%D8%AA%D9%86%D8%A7%D9%82%D8%B6-%D8%A8%D9%87-%D9%82%D9%84%D9%85-%D9%86%D8%AF%D8%A7-%D8%AA%DB%8C%D9%85%D9%88%D8%B1%DB%8C.34928/unread سلام درخواست نقد دلنوشتمو داشتم.
  2. K

    همگانی از نظر روحی نیاز دارم به...

    نیاز دارم به درک شدنو کنارم بودن..
  3. K

    درخواست مدال|ندا تیموری کابر انجمن کافه نویسندگان

    درخواست مدال ناظر چت مدال مدیر آزمایشی مدال حامی مدال همیار تالار زبان مدال وفاداری مدال مدیران بازنشسته
  4. K

    در حال تایپ دلنوشته سلسله‌ی تناقض|ندا تیموری

    "به‌ نام او" ‌‌‌ ‌‌ عنوان دلنوشته: سلسله‌ی تناقض نگارنده: ندا تیموری ژانر: عاشقانه ‌ ‌ پیشاهنگ: روز اول، نگاهم به چشمانی خیره مانده بود، خود را گم کرده بودم. انگار روی زمین نه و روی هوا معلقم. منتظر و بی تاب، در انعکاس مهربانی تو... پ.ن:پارت‌های این دلنوشته روزانه به ذهنم میاد و تایپش میکنم...
  5. K

    فراخوان جذب ناظر انجمن

    اعلام آمادگی
  6. K

    فراخوان جذب ناظر انجمن

    اعلام آمادگی برای ناظر چت باکس.
  7. K

    جذب مدیر [تالارهای عمومی و تخصصی]

    اعلام آمادگی تالار نگارش کتاب
  8. K

    در حال تایپ دلنوشته سلسله‌ی تناقض|ندا تیموری

    آشنایی از جنس وفا روزهایی که بی وقفه بدون مانعی قدم زدن را با تو تجربه و برای کنارت بودن بیشتر تلاش می‌کردم. نگاهم به چشمان زمرد او خیره بود. می‌خواهم راستش را بگویم، آن نگاهت که همیشه حس خوبی را به من می‌داد.
  9. K

    در حال تایپ دلنوشته سلسله‌ی تناقض|ندا تیموری

    خنده‌هایی...که به زیبایی امواج دریا و قشنگی آسمان است. خنده‌ای که قوت قلب به من داد. به هیچ عنوان از خاطرم دور نخواهد شد. بخند حتی اگر از سر ناچاری باشد. در گوشه‌ی قلبم و اکنون در آغو*شِ تو در تاریکی شب، با قدم‌هایی که گام به گام کنارت تکرار می‌شود، خنده‌هایت را تماشا می‌کنم.
  10. K

    در حال تایپ دلنوشته سلسله‌ی تناقض|ندا تیموری

    بهترین روز در کنارت مانند تولدی دوباره، روشنایی ماه هنگام کامل شدن هست. تو باعث حال خوش دل می‌شوی... . و مرا از نو میسازی، آغوشم را باز می‌کنم برایت و در آغو*شِ تو برای خود پناهی پیدا خواهم کرد. آغو*ش طولانی و گاه چند ثانیه‌ایت را هیچ‌گاه از قلب و ذهنم پاک نخواهم کرد.
  11. K

    در حال تایپ دلنوشته سلسله‌ی تناقض|ندا تیموری

    تو یکی از بلند‌ترین و زیبا‌ترین تجربه‌ی زندگی من هستی، تجربه‌ای که نمی‌خواهم هیچوقت به پایان برسد و همیشه باقی بماند. تجربه‌ی عاشقی که وجودم را آراسته می‌کند و ذهنم را آرام. صدایت تپش قلبم با صدای تیک و تاک ساعت یکسان می‌کند. آن صدایی که در گوشم زمزمه اش هست، صدایی‌ست همچون دلگرمی...صدایی که...
  12. K

    در حال تایپ دلنوشته سلسله‌ی تناقض|ندا تیموری

    دلتنگی تنهاییِ که با وجودت برایم پر می‌شود، عشقی که وجود تورا می‌خواهد، برایت تنگ می‌شود این دلِ من. این دلتنگی از عشقِ من به توست. عشق همان حسی هست که در کنارت تجربه می‌کنم، همان چیزی که در لابه‌لای احساساتمان مخفی مانده هست.
  13. K

    در حال تایپ دلنوشته سلسله‌ی تناقض|ندا تیموری

    تنها عشق است که توضیح دادن را برایم سخت می‌کند، نمی‌دانم چیست و چگونه باور کنم کدامیک را به خاطر بسپارم؟ چهره‌های دروغی که می‌ترسیم نتوانیم در نبودشان بمانیم و یا آن آرامش و شوقی که هنگام دیدنت دارم...
  14. K

    در حال تایپ دلنوشته سلسله‌ی تناقض|ندا تیموری

    آرامشی که با تو تکرار می‌شود، و در هوای تو حس خواهد شد. ضعف‌هایی که از حرف‌هایی به وجود می‌آیند. شادی‌هایی که ضعف را نمی‌پذیرند. و امّا دروغ‌هایی که نقطه ضعف هستند.
  15. K

    در حال تایپ دلنوشته سلسله‌ی تناقض|ندا تیموری

    همچون زندگی‌ای در اعماق غاری در زمین، در اعماق خود و در گودال‌هایی به نام افکار غرق شده‌ایم؛ این زندگی ماست، درست مانند متروکه‌ای سیاه!
  16. K

    در حال تایپ دلنوشته سلسله‌ی تناقض|ندا تیموری

    به یاد قشنگی روز‌هایمان به یادِ روزهایی خوش بدونِ تو.. و حرف‌هایی که با احساس گفته شده‌اند. میتونی که با هزاران آرزو نوشته شده، و هق هق‌هایی که بین‌شان نفس کم میاوردند، این اتفاقات باور نکردنی‌ست.
  17. K

    در حال تایپ دلنوشته سلسله‌ی تناقض|ندا تیموری

    جسمی زنده که در تنی بی روح خلاصه می‌شود، زندگی‌ای با زمان شادی و حال... و داستانی که شادی را به غم تبدیل می‌کند. چگونه این اتفاق‌ها به وجود آمد، هیچ‌گاه شاهد همچین ماجرایی نبودیم و اکنون در همان ماجرا گیر افتاده‌ایم.
  18. K

    در حال تایپ دلنوشته سلسله‌ی تناقض|ندا تیموری

    لحظاتی که از زیبایی شروع می‌شد و حال خوبی را به من می‌داد هیچ غمی در زندگی‌ام نبود و شادی‌ها حضور داشتند، آن‌هایی در آن‌ها به کار نبرده شده بود... ماندنی‌هایی که رفته‌اند و رفتنی‌هایی که مانده‌اند، زندگی‌ای که دگر باقی نیست.
  19. K

    در حال تایپ دلنوشته سلسله‌ی تناقض|ندا تیموری

    مانعی برای درد بود... و اکنون مانده‌ایم بدون همان مانع، زندگی چه کرده که ما شده‌ایم پرنده‌ای برای پرواز ولی با مانع! بال می‌خواهیم برای رفتن بال‌هایی که می‌تواند زندگی‌ام را تغییر دهد و امّا وجود ندارد.
عقب
بالا پایین