نتایح جستجو

منطقی و باحوصله.

یکی انجمن کرد خاقان چین به دیبا بیاراست روی زمین

دلیران همه دست کرده به کش به پیش خداوند خورشیدفش

یکی گرز همچون سر گاومیش سپاه از پس و نیزه‌دارانش پیش

من امروز جنگ آورم با سپاه تو با پیل و با کوس در قلب‌گاه

دگر نیمه‌ی روز، دیگر گروه بکوشند تا شب برآید ز کوه

مباد این جهان بی سر و تاج شاه تو باشی هماره ورا پیشگاه

درود درخواست مرخصی دارم تا ۲۸ام.

تو دانی چه کردی بدین پنج ماه بر این دشت با خوار مایه سپاه

دگرباره بر شد دم کرنای خروشیدن زنگ و هندی درای

ندیدند کس یال و اسب و عنان ز تنگی به چشم اندر آمد سنان

تو در قلب با کاویانی درفش همی دار در چنگ تیغ بنفش

خب این می‌شه هدف‌تون از ترکیب این دو ژانر. ولی بازم اینکه چطور ترکیب‌شون می‌کنین؟ و دلایل رد شدن رمان‌تون چی بود؟

درست. لینک تاپیک رمان‌تون رو می‌ذارین؟ و یک سوال. دو ژانر فانتزی و سوررئال رو چطور در نظر دارین ترکیب کنین؟

ژانر داستان‌تون چیه؟ براش پیرنگ نوشتین؟

دشمن‌تون شرمنده. مشکل‌تون رو بفرمایین.

درود @ماهی کور لطفا یک پارت از رمان خود را فرستاده و مشکلات‌تان را بفرمایید.

نمانیم تا نزد خسرو شوند به درگاه او لشکری نو شوند

تهمتن برآشفت چو شیر ژیان ز ناباکی و خواب ایرانیان

مثلا پاراگراف اول: هوای گرم و دم کردهِ سنگینی از آسمان شب حس می‌شد. ترس سر تا پایش را تحت شعاع قرار داده بود، بدنش طوری می‌لرزید که ضربان قلبش را می‌توانست، بشنود! یاران قسم خورده‌اش پهلو به پهلوی او در حال جنگ بودند، افرادی که او فقط کینه‌ای آن‌ها را به دل حمل می‌کرد‌. خون از زمین مانند گدازه...