نتایح جستجو

  1. م

    در حال تایپ داستان کوتاه شهر غمگین | مهرانا کاربر انجمن کافه نویسندگان

    پارت پنجم ملیکا سریع جواب داد:نه من مشکلی ندارم! انگار که از قبل فکر کرده بود.پیتر رو به من کرد و گفت:نظر شما چیه؟به حر حال نظر شما هم مهم برام؟ من هنوز در حال فکر کردن بودم،نمیدانستم چه بگوم!نمیدانستم آیا این تصمیم درست است یا نه؟به نگاه های عمیق ملیکا نگاه کردم،نگاه هایش خفه کننده بود طوری که...
  2. م

    نقد کاربر نقد رمان گذرگاه وهم| نویسنده منجی

    سلام به نظر من عالی بود قواعد رو رعایت کرده بود واقعا خسته نباشید.ولی در کل عالیه و از هر کلمه به موقع استفاده کردی :aiwan_light_dance4: موفق باشی داستانت خیلی مخاطب رو جذب خودش میکنه و همون موضوع جذابش کرده
  3. م

    نقد کاربر نقد رمان من دیابلو هستم| hadis hpf

    سلام گلم نکات مثبت داستانت:کلمه ها درست و بجا استفاده شده بود.ژانر خوب انتخاب شده بودو اول داستانت رو خوب شروع کردی و طوری نبود که خواننده گیج بشه!...در نوشتن یک هدف مشخص داشتی و علامت های نگارشیت هم درست گذاشته بودی... نکات منفی:نکته منفی نداشت باز هم میگم لذت بردم عالی بود فقط اینکه خیلی...
  4. م

    نقد کاربر نقد رمان تمنای عشق | Hadis hpf

    با سلام و آرزوی موفقیت برای تمامی نویسندگان نوشتن همچون آواز خواندن نیست!بلکه برای نوشتن باید تلاش کرد و سخت کوشید.. بسم تعالی سلام مجدد خدمت نویسنده عزیز این رمان،امیدوارم نظرات منتقدان باعث پیشرفت شما در زمینه ی نویسندگی شود و همچنین امیدوارم در آینده ای نزدیک بیشتر از رمان های شما را بخوانم...
  5. م

    در حال تایپ داستان کوتاه شهر غمگین | مهرانا کاربر انجمن کافه نویسندگان

    فردای آن روز من زودتر پاشدم ،لباس هایم را تنم کردم و زودتر به کافی شاپی که رزو کرده بودم رفتم .قبلش برای ملیکا یک نامه نوشتم که سریع وقتی پاشد بیاد کافی شاپ...تازه ،نامه رو براش رمان هم بستم و توی کافه نشسته بودم واز پنجره بیرون رونگاه میکردم.خیلی خوشحال بودم چون میزمون کنار پنجره بود و نمای...
عقب
بالا پایین