نتایح جستجو

  1. Khakestarr

    در حال تایپ رمان کوتاه خون‌بهای وفاداری| سحر تقی‌زاده

    قسمت سیزدهم: در جستجوی حقیقت لارا در اتاق خود نشسته بود و بی‌حرکت به دیوار نگاه می‌کرد؛ ذهنش از افکار مختلف پر بود، اما هیچ چیزی نمی‌توانست او را آرام کند. حرف‌های آنتونیو همچنان مثل کابوسی بی‌پایان در ذهنش می‌چرخید: مرگ مادرش، دروغ‌های پدر ناتنی‌اش و حقیقتی که هرگز نمی‌خواست باور کند. آن...
  2. Khakestarr

    در حال تایپ رمان کوتاه خون‌بهای وفاداری| سحر تقی‌زاده

    قسمت دوازدهم: سایه‌های گذشته لارا در کنار پنجره ایستاده بود و نگاهش به دنیای بیرون معطوف بود؛ شب فراموش‌ناشدنی‌اش با مارکو هنوز در ذهنش می‌چرخید. هر کلمه‌ای که از زبان او بیرون آمده بود، در ذهنش همان‌طور که زخم‌ها را می‌شکافد، به اعماق بیشتری فرو می‌رفت. اما چیزی در دلش پیچیده‌تر از همه...
  3. Khakestarr

    در حال تایپ رمان کوتاه خون‌بهای وفاداری| سحر تقی‌زاده

    قسمت یازدهم: پیچیدگی‌های جدید لارا پشت میزش نشسته بود و از پنجره به خیابان نگاه می‌کرد، شب بود و دنیای بیرون با روشنایی و جنب‌وجوش خود پر از زندگی به نظر می‌رسید. اما در دل لارا چیزی جز تاریکی و سردی نبود. حس می‌کرد که به ته یک تونل تاریک رسیده و حالا تنها راهش این است که پیش برود، هرچند...
  4. Khakestarr

    در حال تایپ رمان کوتاه خون‌بهای وفاداری| سحر تقی‌زاده

    قسمت دهم: گام‌های آخر شب هنوز هم بر تاریکی اتاق لارا سنگینی می‌کرد؛ اما این بار، تاریکی برای او معنای متفاوتی داشت، هیچ چیزی نمی‌توانست به اندازه تصمیمی که گرفته بود، ذهنش را مشغول کند. او باید یک قدم دیگر به جلو می‌رفت، اما این قدم سرنوشتش را برای همیشه تغییر می‌داد تصمیمش برای گرفتن انتقام...
  5. Khakestarr

    در حال تایپ رمان کوتاه خون‌بهای وفاداری| سحر تقی‌زاده

    قسمت نهم: بازی خونین لارا به آرامی در اتاقش قدم می‌زد. دستانش مشت شده بود و قلبش از خشم می‌تپید. شب‌ها برای او دیگر تنها زمان استراحت نبود، بلکه زمانی بود برای مرور برنامه‌های انتقامش. چیزی در درونش شکسته بود، چیزی که حتی خودش نمی‌توانست آن را توضیح دهد. خیانت شوهر سابقش به او و دست داشتن...
  6. Khakestarr

    در حال تایپ رمان کوتاه خون‌بهای وفاداری| سحر تقی‌زاده

    پارت هشتم: بازی با آتش لارا روی صندلی کنار پنجره نشسته بود. چشمانش به بیرون خیره بود و نور ماه به آرامی از پشت پرده‌ها می‌تابید، سایه‌هایی بلند و کشیده روی دیوار می‌انداخت. در دل شب، افکارش درگیر تصمیمی بود که دیگر نمی‌توانست از آن فرار کند، صدای قدم‌های کسی که وارد اتاق شد، توجهش را جلب...
  7. Khakestarr

    در حال تایپ رمان کوتاه خون‌بهای وفاداری| سحر تقی‌زاده

    پارت هفتم: در دام عشق و انتقام لارا به آرامی به سمت مارکو حرکت می‌کرد. صدای قدم‌هایش در این سالن پر زرق و برق، گویی هیچ‌وقت قطع نمی‌شد؛ در هر گامی که به سوی او برمی‌داشت، در دلش تنش و آشفتگی بیشتری می‌افزود. هر چند در ظاهر محکم و قوی بود، در درونش احساسات متناقضی در حال غلیان بود. عشق و...
  8. Khakestarr

    در حال تایپ رمان کوتاه خون‌بهای وفاداری| سحر تقی‌زاده

    پارت ششم: حلقه‌های سقوط مهمانی همچنان در جریان بود. سالن مجلل با نورهای پرزرق‌وبرق روشن شده و صدای خنده‌ها و گفتگوهای بی‌پایان فضا را پر کرده بود؛ انگار همه این‌ها برای پنهان کردن واقعیت‌های سخت و خونین دنیای بیرون طراحی شده بودند. لارا در حالی که با دقت اطرافش را می‌نگریست، بیش از هر زمان...
  9. Khakestarr

    در حال تایپ رمان کوتاه خون‌بهای وفاداری| سحر تقی‌زاده

    پارت پنجم: آتش انتقام لارا پس از ترک دفتر آنتونیو، در سکوت به سمت خودرویی که انتظارش را می‌کشید، قدم برداشت. دلش همچنان آکنده از آشوب و کینه بود، اما چیزی در درونش، چیزی که از عمق وجودش سرچشمه می‌گرفت، به او قوت می‌درخشید. برای اولین بار در زندگی، احساس می‌کرد کنترل همه‌چیز را در دست دارد...
  10. Khakestarr

    در حال تایپ رمان کوتاه خون‌بهای وفاداری| سحر تقی‌زاده

    پارت چهارم: بازی با آتش صبح روز بعد، لارا همچنان در افکار پیچیده‌اش غوطه‌ور بود. هیچ‌چیز به اندازه‌ی این دیدار نمی‌توانست سرنوشتش را رقم بزند. او در دل خود مطمئن بود که راهی برای تغییر این بازی تاریک وجود دارد. اما چه راهی؟ چه چیزی می‌توانست او را از دنیای خونین مافیا و خیانت‌های بی‌پایان...
  11. Khakestarr

    در حال تایپ رمان کوتاه خون‌بهای وفاداری| سحر تقی‌زاده

    پارت سوم: در دل خیانت لارا به مدت طولانی در سکوت نشسته بود، نامه‌ای که از مارکو کشف کرده بود، هنوز در دستانش بود. هر کلمه‌ای که در آن نوشته شده بود، همچون یک تیغ بر روی قلبش فرود می‌آمد. خیانت‌هایی که او هیچ‌گاه تصور نمی‌کرد با آنها روبه‌رو شود. فکر می‌کرد که اگر چیزی باشد که همیشه در...
  12. Khakestarr

    اطلاعیه ✅درخواست تایید رمان✅

    درود درخواست تایید رمان داشتم
  13. Khakestarr

    در حال تایپ رمان کوتاه خون‌بهای وفاداری| سحر تقی‌زاده

    پارت دوم: در دل تاریکی لارا در اتاقش نشسته بود و نگاهش به تصویر قدیمی‌ای که روی میز قرار داشت، دوخته شده بود. تصویر خودش و مارکو، زمانی که هنوز به هم علاقه داشتند و به آینده‌ای روشن و بدون ترس نگاه می‌کردند،‌ حالا این تصویر، برای او چیزی جز یادآوری تلخی از گذشته‌ای که هرگز باز نخواهد گشت،...
  14. Khakestarr

    در حال تایپ رمان کوتاه خون‌بهای وفاداری| سحر تقی‌زاده

    پارت اول: آغاز تاریکی لارا قدم‌هایش را در کوچه‌های خلوت و خیس از باران شهر گذاشت؛‌ شب در ایتالیای ظالم، مانند سایه‌ای سنگین بر سرش افتاده بود، و تنها صدای جیرجیر چراغ‌های خیابانی که به زحمت روشن بودند، سکوت را می‌شکست. تمام خیابان‌های اطراف خانه‌اش در غرب شهر، پر از ردی از مرگ و فساد بودند،...
  15. Khakestarr

    در حال تایپ رمان کوتاه خون‌بهای وفاداری| سحر تقی‌زاده

    نام‌اثر: خون‌بهای وفاداری نام نگارنده: سحر تقی‌زاده ژانر: تراژدی|معمایی مقدمه: در دنیای تاریک و پر از فساد و مرگ، لارا با انتخابی سخت روبه‌رو است؛ باید بین عشق و جدایی یکی را برگزید. پدر ناتنی‌اش برای نجات جان برادر کوچکش او را وادار می‌کند تا از شوهرش طلاق بگیرد و با یکی از مردان قدرتمند مافیا...
  16. Khakestarr

    اطلاعیه ✅درخواست تایید رمان✅

    درود وقت بخیر درخواست تأیید رمان کوتاه داشتم.
  17. Khakestarr

    در حال تایپ دلنوشته چهار‌صفر| سحر تقی‌زاده

    قسمت اول"پیچک‌عشق" ی چیز هایی هست فقط برای خوده ادمه فقط فقط‌برای تو ساختنش نمیشه با کسی قسمتش کرد انگار قسمتش‌کنی دستمالی میشه مثل بچه‌گی هامون که یه عروسک رو خیلی دوست داشتیم و با کسی راه نمی‌اومدیم‌که بدیم دستش تا باهاش بازی کنه و یا وقت بگذرونه مثل دوست داشتن تو... که هر بار‌که...
  18. Khakestarr

    در حال تایپ دلنوشته چهار‌صفر| سحر تقی‌زاده

    نام اثر: چهار‌صفر نام نویسنده: سحر تقی‌زاده ژانر: عاشقانه تعداد پارت: تا پایان تاپیک نامشخص. سال نشر : ۱۴۰۳'۱۰'۱۰ مقدمه: می‌خواهم اگر مُردم بگوییم؛ مرا در گودال های ترقوه‌هایت چال کنند و یا مرا بسوزاند و خاکسترم کنند، داخل عطری که عاشقش هستی بریزند با هر بار استفاده از آن عطر عین حریری بر...
  19. Khakestarr

    در حال ضبط دلنوشته لابرنوم|به گویندگی سحر تقی‌زاده

    نام دلنوشته: لابرنوم دلنویس: آتریسا اکبریان گوینده: @sahartagizadeh میکسر: @خورشیدِ خاموش ژانر: تراژدی مقدمه: زیبایی‌ام خیره‌کننده است، مرگ را زندگی می‌کنم و زندگی را مرگ. اغواء می‌کنم چشمان رادارگریز آدمیزادنماها را هدیه می‌دهم مرگ را به هر کس که خواهان چشیدن طعم من است. من یک لابرنوم هستم!
  20. Khakestarr

    فراخوان جذب مدیر تخصصی و عمومی {۱۴۰۴}

    اعلام آمادگی تالار های: شعر و کپیست
عقب
بالا پایین