نتایح جستجو

  1. S

    اتمام یافته دلنوشته دلتنگ مولایم حسین | بانوی دلبر کاربر انجمن کافه نویسندگان

    مظلوم من، اشک‌هایم همچون رودی خروشان بر روی گونه‌های سرخ از گریه‌ام می‌ریزد. نفس‌هایم از فرط گریه در میان هق‌هق‌هایم قطع می‌شوند. مولای من فرشتگان از این بنده حقیر در هفت آسمان صحبت می‌کنند. آن‌قدر دلتنگی‌ و عشقم را دیده‌اند که هر جا می‌روند به یکدیگر می‌گویند: - هیس، سکوت! صدای هق‌هقی می‌آید...
  2. S

    اتمام یافته دلنوشته دلتنگ مولایم حسین | بانوی دلبر کاربر انجمن کافه نویسندگان

    مظلوم من، زمانی که عقلم قد داد و درک کرد دیدم در روز مشخصی مردم لباس سیاه بر تن می‌کنند، دیدم بر سر دره خانه‌ها، پرچم و پارچه‌های سیاه نصب می‌کنند. با خود گفتم: - چرا هر سال این کار تکرار می‌شود!؟
  3. S

    اتمام یافته دلنوشته دلتنگ مولایم حسین | بانوی دلبر کاربر انجمن کافه نویسندگان

    مظلوم من، زمانی که از مادرم جویا شدم و زندگی شما را فهمیدم اشک در چشمانم حلقه بست. از آن روز به بعد من نیز هر سال با غم سیاه بر تن کرده و در مراسمات همراه دیگران شرکت می‌کردم.
  4. S

    اتمام یافته دلنوشته دلتنگ مولایم حسین | بانوی دلبر کاربر انجمن کافه نویسندگان

    سردار دل‌ها، آن‌قدر درمورد شما تحقیق کردم که ناگهان دیدم من ماندم و عشق به شما، من ماندم و دلتنگی دیدن شما، ولی ناگهان خود را در بند زندان دیدم و عشق شما را بیرون. کجایی محبوب عالم؟ کجایی؟
  5. S

    اتمام یافته دلنوشته دلتنگ مولایم حسین | بانوی دلبر کاربر انجمن کافه نویسندگان

    سردار دل‌ها، خود این‌جا و قلبم میان زائرای شما است، در خیال دستم را به ضریح شما می‌رسانم و زیارت عاشورا می‌خوانم ولی چه فایده که خیالی بیش نیست. محبوب من مرا حتی در حد کبوتر‌های ضریحت ندانستی؟ یعنی آن‌قدر عشقم برای شما باور کردنی نبود که حتی به پای کبوترانت نرسیدم؟! آقا مظلوم عالمی، آقا محبوب منی.
  6. S

    اطلاعیه | درخواست نقد دلنوشته |

    سلام درخواست نقد دارم برای https://www.forum.cafewriters.xyz/threads/%D8%AF%D9%84%D9%86%D9%88%D8%B4%D8%AA%D9%87-%D8%AF%D9%84%D8%AA%D9%86%DA%AF-%D9%85%D9%88%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%85-%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86%D9%85-%D8%A8%D8%A7%D9%86%D9%88%DB%8C-%D8%AF%D9%84%D8%A8%D8%B1.6296/
  7. S

    پایان نقدوبررسی دلنوشته دلتنگ مولایم حسینم | انجمن کافه نویسندگان

    خیلی ممنون از نقد زیباتون
  8. S

    اتمام یافته دلنوشته دلتنگ مولایم حسین | بانوی دلبر کاربر انجمن کافه نویسندگان

    سردار دل‌ها، محبوب من، گدای محبت شما شدم. بهترین لحظات نوجوانی و جوانی‌ام با یاد و عشق شما می‌گذرد. خداوندا چه سرداری دارم من، مظلوم عالم دارم من، سردار دل‌ها منم آن دیوانه بی‌نشان که ناله دلتنگی‌اش در بین فرشتگان پیچیده است.
  9. S

    اتمام یافته دلنوشته دلتنگ مولایم حسین | بانوی دلبر کاربر انجمن کافه نویسندگان

    آقای من، می‌بینید از گفتن اسم شما سیر نمی‌شوم، اسم شما مرحم دل ترک خورده‌ام است. اسم همدم تنهایی‌هایم است. روز‌م بدون نام شما شب نمی‌شود، آخر معتاد نام زیبای شما شده‌ام، معتادی که یک روز بدون شما طاقت نمی‌آورد. دلتنگم، دلتنگ سرور دل‌ها.
  10. S

    اتمام یافته دلنوشته دلتنگ مولایم حسین | بانوی دلبر کاربر انجمن کافه نویسندگان

    آقای من، بعد خداوند عشق کسی جزء شما را ندارم، خود را پای گنبد شما می‌گذارم. عشق شما مانند یاد و نام شما فراموش شدنی نیست. انتظار نداشته باشید این عشق روزی خاموش شود و از یاد برود.
  11. S

    اتمام یافته دلنوشته دلتنگ مولایم حسین | بانوی دلبر کاربر انجمن کافه نویسندگان

    آقای من، امروز روز اول محرم است. با چشمانی لبالب از اشک به استقبال شما می‌آیم. محبوبم، لشکر سیاه پوش و دل‌های شکسته به استقبال شما آمده‌اند.
  12. S

    اتمام یافته دلنوشته دلتنگ مولایم حسین | بانوی دلبر کاربر انجمن کافه نویسندگان

    ای سردار شهیدان، دل دریایی و چشمان زمینی‌ام را وقف شما کرده‌ام. اشک‌هایی که همچون سیل بر گونه‌های صورتی رنگم می‌افتند همه برای شما است. چشمانم آرام‌آرام مانند چراغی که درحال خاموش شدن است کم سو می‌شوند. ناراحتم، خیر به هیچ عنوان با خوش‌حالی حاضر‌م چشمانم را تقدیم شما کنم تا بیاید؛ ولی افسوس... ...
  13. S

    اتمام یافته دلنوشته دلتنگ مولایم حسین | بانوی دلبر کاربر انجمن کافه نویسندگان

    ای سردار شهیدان، دلتنگی هم عالمی دارد تا به کی می‌خواهید صدای هق‌هق‌ گریه‌هایم را بشنوید و جواب ندهید. تا به کی می‌خواهید انتظارم را نادیده بگیرید، هر روز بیشتر از دیروز مانند آبی که آرام‌آرام خشک می‌شود آب می‌شوم. تا به کی مولایم، تا به کی؟
  14. S

    اتمام یافته دلنوشته دلتنگ مولایم حسین | بانوی دلبر کاربر انجمن کافه نویسندگان

    ای سردار شهیدان، می‌دانید دلتنگم، دلتنگ محبوبی که مظلومانه شهید شد. سرداری که شیطان صفتان سر زیبایش را بر نیزه انداختند و در همه جا گرداندند. نبردم مولایم، نبودم که در مقابل دیو صفتان یاریِ‌تان کنم.
عقب
بالا پایین