نتایح جستجو

  1. pen lady

    اطلاعیه •~درخواست ایجاد تاپیک شخصیت رمان‌ها~•

    در خواست تاپیک عکس @yasaman.Bahadory
  2. pen lady

    همگانی •°گپ با دوستانِ کافه نویسندگان•°

    خیلی خیلی دختر خوب و باادبیه😑
  3. pen lady

    اطلاعیه درخواست [کاور تبلیغاتی]

    درخواست کاور تبلیغاتی https://forum.cafewriters.xyz/threads/%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%A2%D8%AF%D9%85%E2%80%8C%DA%A9%D8%B4%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%A2%D8%B1%D9%84%DB%8C%D9%86%DA%AF%D8%AA%D9%88%D9%86-pen-lady.38238/
  4. pen lady

    اطلاعیه [ تاپیک جامع درخواست جلد ]

    درخواست جلد دارم برای اثر آدم‌کشی در آرلینگتون نویسنده : pen lady (ماها کیازاده) https://forum.cafewriters.xyz/threads/%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%A2%D8%AF%D9%85%E2%80%8C%DA%A9%D8%B4%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%A2%D8%B1%D9%84%DB%8C%D9%86%DA%AF%D8%AA%D9%88%D9%86-pen-lady.38238/
  5. pen lady

    در حال تایپ رمان النا و سایه‌های بی‌پایان|pen lady(ماها کیازاده)

    وارد کلاس شد، نگاهش را گرداند که دوستش دارا را دید. روی صندلی ردیف دوم نشسته‌بود و با لبخندی محو و سری خم شده نگاهش می‌کرد. به‌سمتش رفت و کنارش نشست، بلافاصله بهروز هم آمد و هر سه به یک‌دیگر دست دادند و احوالپرسی کردند. دارا تکیه داد به صندلی کرمی رنگ و دستی به موهای قهوه‌ایش کشید و خطاب به آریا...
  6. pen lady

    در حال تایپ رمان النا و سایه‌های بی‌پایان|pen lady(ماها کیازاده)

    دلبر مات ماند، درخواست غیر منتظره‌ی آریا برایش زیادی بود. حداقل الان که بیش از چند هفته از بازگشایی دانشگاه و آشنایی با این پسر قد بلند نمی‌گذشت، زیادی بود. شام دو نفره؟! بارها این لحظه را تصور کرده بود؛ اما این‌قدر زود؟نه. فکر یک رستوران شیک با موزیکی ملایم و نگاه‌های زیر زیرکی به آریا لرزه به...
  7. pen lady

    در حال تایپ رمان النا و سایه‌های بی‌پایان|pen lady(ماها کیازاده)

    قصد داشت امروز با دلبر سخن بگوید و او را همراه دوستانش به شام دعوت کند. دلبر دختر زرنگ و زیبای دانشگاهش بود که پسران چندین بار روی اون شرط‌بندی کرده بودند تا با او دوست شوند؛ ولی این شرط‌بندی برنده‌ای نداشت. لبخندی زد و سرعتش را بیشتر کرد، پنج دقیقه بعد به دانشگاه رسید. به سمت پارکینگ رفت و...
  8. pen lady

    اطلاعیه •~درخواست ایجاد تاپیک شخصیت رمان‌ها~•

    درخواست تاپیک عکس https://forum.cafewriters.xyz/threads/%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%A2%D8%AF%D9%85%E2%80%8C%DA%A9%D8%B4%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%A2%D8%B1%D9%84%DB%8C%D9%86%DA%AF%D8%AA%D9%88%D9%86-pen-lady.38238/
  9. pen lady

    نقد کاربر نقد رمان آدم‌کشی در آرلینگتون | pen lady کاربر انجمن کافه نویسندگان

    نام رمان: آدم‌کشی در آرلینگتون نام نویسنده: ماها کیازاده [pen lady] ژانر: جنایی، معمایی، عاشقانه خلاصه‌ی رمان: دختر جوانی به اسم سوفیا به شکل فجیعی به قتل رسید و هیچ‌ک.س علت آن را نمی‌دانست، بعد از آن دو دختر دیگر نیز به سرنوشت او دچار شدند، در این بین کاراگاهی برگزیده شد تا تاوان خون آن...
  10. pen lady

    در حال تایپ رمان النا و سایه‌های بی‌پایان|pen lady(ماها کیازاده)

    مادرش چشم ابرویی برایش آمد و با جدیت خطاب به همه گفت: - اگه یه کلمه‌ی دیگه از دهنتون در بره هر سه‌ی شما رو می‌ندازم بیرون، بس کنید. احد نگاهی اخم آلود به دو پسر بی‌خیالش کرد و پوفی کشید. دلش می‌خواست این دو پسرش سر به راه باشند، درس بخوانند، شغل و درآمد خوبی داشته باشند و در نهایت ازدواج کنند...
  11. pen lady

    اتمام یافته رمان بزرگ‌زاده متواری| pen lady

    غیرتش از بی‌کفایتی خود به درد آمده و چون کوهی از درد و خشم بود و هر لحظه امکان انفجار داشت، حال انفجار احساسی‌اش رخ داده و امان از آن خشمی که نسبت به پدرام در رگ‌هایش غلغله می‌کرد. خود را به خاطر گلرخ سزاوار مرگ می‌دانست، به طوری که نتوانسته خود را کنترل کند و قصد حمله به پادشاه کرده بود و از...
  12. pen lady

    در حال تایپ رمان النا و سایه‌های بی‌پایان|pen lady(ماها کیازاده)

    پدرش با لبخندی تلخ بوسه‌ای بر روی گونه‌اش کاشت و گفت: - آفرین دختر بابا... خودم می‌برمت، خودم میارم. حواسم بهت هست، نمی‌ذارم یکی از کنارت رد شه. باشه؟ دو دل بود، ترسیده بود و این از نفس‌های تندی که می‌کشید و دستانی که مدام مشت می‌شد، مشخص بود. نیاز به زمان داشت، باید با این موضوع کنار می‌آمد...
عقب
بالا پایین