نتایح جستجو

قسمت سیزدهم: سوءظن شریل: یعنی این انسان‌ها نبودند که داشتن آزمایش انجام می‌دادند بلکه انگل‌ها بودند که روی انسان‌ها آزمایش می‌کردند؟ دکتر ویلیام: بله! گونه آلفا از این نوع انگل‌ها به نظر از قدرت ادراک و هوش بالایی برخوردار هستن، گونه‌های بتا رو هم می‌تونه کنترل کنه. توماس: یعنی ممکنه الان توی...

چشم c54c27_25ndke-hanghead

استاد بیاد که شاگرد ممتارت دو تا پارت جدید آپلود کردش Book https://forum.cafewriters.xyz/threads/41227/page-3

[فایل شماره.8] -‌ قبول کردم با پروفسور همکاری کنم. با استفاده از تغییر و ادغام ژن‌های حیوانات مختلف و تزریق آن به انگل‌ها توانستم تا حدودی به جهشی در انگل‌ها دست‌یابم، ولی این جهش در آن‌ها باعث تغییر و جهش در انسان‌ها نیز میشد. فرد ناقل را تبدیل به حیوان جهش‌یافته می‌کرد. تمایل به بقا در انگل‌ها...

قسمت دوازدهم: انگل آلفا بعد از جست‌وجو و بررسی سیستم به فایل‌های مهمی دست پیدا کردیم که میشد بخشی از اتفاقات را توضیح داد. در فایل تصویری شماره‌ی یک، دکترکلارک در حال توضیح مسائل مربوط به بیماران دو شخصیتی بود. -‌ بعد از بررسی بیماران و دیدن نتایج عکس ام.آر.آی متوجه وجود انگلی در سر آن‌ها شدیم...

🌹🙏

https://forum.cafewriters.xyz/threads/41227/page-3 دو پارت دیگه اضافه شد چون ادامه قسمت دهم بود پشت سر هم قرار دادم این دو قسمت رو

در نیمه راه متوجه صدایی درون یکی از اتاق‌ها شدیم به‌نظر صدای انسان می‌آمد که کمک می‌خواهد. -‌ هی؟! کسی اونجاست؟ ما توی این اتاق گیر افتادیم؟ بی‌معطلی به‌سمت در رفتم. -‌ بهتره کمکشون کنیم. توماس جلوی راهم را گرفت و دست به‌روی شانه‌ام گذاشت تا با ممانعتش؛ با من اعلام مخالفت کند. -‌ مخالفم معلوم...

قسمت یازدهم: اتاق دکتر کلارک شریل که کاملا در شوک و ترس بود از چهره‌َش معلوم بود که هنوز نتوانسته است اتفاقات داخل اتاق را هضم و درک کند با حالتی نگران و مضطرب رو به من کرد و پرسید: -‌ چه اتفاقی افتاد؟ اون چی بود؟ چه بلایی برسر جیمز اومد؟ -‌ اون موجودی که الان جیمیز بهش تبدیل شده رو قبلا داخل...

درود و خسه نباشین دو پارت تقدیم نگاهتون https://forum.cafewriters.xyz/threads/41227/page-3

دکتر ویلیام: اون آدم‌هایی که توماس کشت در واقع نمونه‌های آزمایشی بودند که دکتر کلارک می‌خواست رفتارشون رو در اجتماع بسنجه من می‌دونستم این خطا و راستی‌آزمایی در چنین سطحی چه عواقبی خواهد داشت اسامی رو به توماس دادم تا سراغشون بره. -‌ چرا این مسئله رو به پلیس فدرال گزارش ندادین؟ توماس: اتفاقاً...

قسمت دهم: در اعماق تاریکی همگی به سمت طبقه سوم راه افتادیم طبقه سوم هم مانند طبقه دوم مشکل برق داشت و تاریک‌تر از طبقات دیگر بود. تاریکی در این طبقه چنان قلمرو گسترانده بود که مرز بین روشنایی و او یک روزنه باریک بود نوری که از چراغ‌قوه‌هایمان تابید در قلمرو تاریک تاخت و آن را درنوردید و...

الان اصلاح کردم و فاصله خطوط حذف کردم.تایید ویراش هم اومد که ذخیره شد امیدوارم دیگه واقعا ذخیره بشه

ویرایش میزنیم ولی درست نمیشه یا ایراد از سایته یا کندی نت.هربار ویرایش زدم اومدم دیدم همون قبلیه

@سارا مرتضوی بیا تگ کنم جایزه بگیر نوه گلمbliss-smiley_4f6p

توی رمان، روایت داستان بصورت شخص اوله یعنی خود کارکتر اصلی داره داستان رو روایت میکنه (هری میسون) برای دیالوگ کدوم بهتره شریل که کاملا در شوک و ترس بود از چهره‌َش معلوم بود که هنوز نتوانسته است اتفاقات داخل اتاق را هضم و درک کند با حالتی نگران و مضطرب رو به من کرد و پرسید: چه اتفاقی افتاد؟ اون...

اسم کاراکتر با دو نقطه خوب نیس یعنی؟ هری: چرا خورشید می‌تابیده چرا میچرخه زمین؟ شریل: به تو چه؟! اصن به من چه؟! مگه من گالیلم؟ این نوع روایت و دیالوگ‌بندی قابل قبول نیست؟

دمتم گرم عالی شده بیا این گل برا تو -53-؟"_}

رمان نویس نبودیم بین علما هم اختلاف انداختیم الان گناه جنگ جهانی دوم هم میوفته گردن ما Popcorn

من خودمو توی اسید حل میکنماااااااااdead-thread-smiley_13iv