- "دکتر ویلیام" هستم شما کی هستین؟ چطوری تونستین وارد ساختمان بشین؟
هری: اگه هدف از این سوالتون رسیدن به راه خروج از این مکان هست، باید بگم ما هم نمیدونیم و اینجا گیرافتادیم ولی درمورد سوال اولتون اینطور بگم که من "هری میسون" هستم از دایرهجنایی پلیسمرکزی شهر و ایشون همکارم خانوم شریل هستن...
قسمت نهم: ترسوبقا
همگی داخل اتاقک پنهان شدیم، سکوت مرگباری محیط را فرا گرفت. رفتارم شک و شُبهه آمیخته با ترس و وحشت بر دل شریل و جیمز انداخته بود.
صدای کوبیده شدن درِ ورودی سالن، ترس و وحشت را به سکوت اتاق تحمیل کرده بود اکنون آن ترسی که من داشتم شریل و جمیز نیز حسش میکردند. صدای شکسته شدن...
قسمت هشتم: انگل
اکنون که یک سند و فیلم ضبط شده در اختیار داشتیم احساس میکردیم یک قدم به سمت جلو برداشتهایم پیدا کردن یک سرنخ کوچک در این مکان، برایمان مهم و حیاتی بود و ما را یک قدم به سمت واقعیت و راه خروج از این جهنم سوق میداد.
از سمت پلههای اضطراری مستقیم به سمت راست راهروی طبقه پایین...