نتایح جستجو

  1. حدیثه🫧

    نقد کاربر داستان کوتاه چند کیلومتر دورتر از جبهه

    😁 سلام و درود ممنون از نظراتتون حتما اصلاحش می‌کنم🥲🫶🏻
  2. حدیثه🫧

    مهم | تاپیک تقسیم آثار بین ویراستاران |

    رمان جادوی کهن https://forum.cafewriters.xyz/threads/mjmvh-rman-jadvy-khn-jld-vl-nvysndh-fatmh-lsadat-hashmy-nsb.37252/ ویراستار: @حدیثه🫧 پارت‌های ۱ تا ۳۵ @تاجِرِ غَم پارت‌های۳۶ تا ۷۰ @دیـوا پارت‌های ۷۱ تا ۱۰۵ تاریخ شروع: ۱۴۰۴/۲/۱۹ تاریخ پایان: ۱۴۰۴/۳/۱۲
  3. حدیثه🫧

    نقد کاربر داستان کوتاه چند کیلومتر دورتر از جبهه

    عنوان : چند کیلومتر دور از جبهه ژانر : دفاع مقدس نویسنده : حدیثه ادهم خلاصه: برادر و همسر فاطمه همزمان به جبهه اعزام شده‌اند. یک هفته بعد از اعزام برادر فاطمه به خانه برگشته و خبر جانبازی رضا، همسر فاطمه را به او می‌دهد...
  4. حدیثه🫧

    اطلاعیه درخواست تگ برای داستانک | تالار ادبیات

    سلام درخواست تگ https://forum.cafewriters.xyz/threads/dastank-rzvy-lyna-hdysh-dhm.39816/ (تگ اعمال شد)
  5. حدیثه🫧

    اطلاعیه درخواست نقد شورا | رمان کوتاه و داستان کوتاه

    سلام درخواست نقد https://forum.cafewriters.xyz/threads/dastank-rzvy-lyna-hdysh-dhm.39816/
  6. حدیثه🫧

    اطلاعیه درخواست نقد شورا | رمان کوتاه و داستان کوتاه

    سلام درخواست نقد https://forum.cafewriters.xyz/threads/dastan-kvtah-chnd-kylvmtr-dvrtr-z-jbhh-hdysh-dhm.39818/
  7. حدیثه🫧

    اطلاعیه [ تاپیک جامع درخواست جلد ]

    سلام درخواست جلد مجدد 🙏🏻
  8. حدیثه🫧

    تولد 🔸تاریخ تولد کاربران🔸

    ۱۳۸۵/۹/۹😂🫶🏻
  9. حدیثه🫧

    دنباله دار ‏بامزه ترین لقبی که ینفر بهت داده چی بوده؟

    قانوم و تف تفی(لاما لاما) روم مونده همه بهم میگن حدیثه قانوم 😂😭
  10. حدیثه🫧

    اطلاعیه درخواست تگ فرعی برای رمان و داستان

    https://forum.cafewriters.xyz/posts/328184/ درخواست تگ فرعی
  11. حدیثه🫧

    اطلاعیه درخواست تگ فرعی برای رمان و داستان

    https://forum.cafewriters.xyz/threads/dastan-kvtah-rzvy-lyna-hdysh-dhm.39816/ درخواست تگ فرعی
  12. حدیثه🫧

    اطلاعیه ✅درخواست تایید رمان✅

    سلام درخواست ناظر رمان دارم
  13. حدیثه🫧

    فراخوان جذب مدیر تخصصی و عمومی {۱۴۰۴}

    اعلام آمادگی تالار ویراستاری!
  14. حدیثه🫧

    همگانی [ همین الان داری به چی فکر میکنی؟ ]

    به این فکر میکنم که سه هفته تقریبا کنکور دارم و هیچی به هیچی
  15. حدیثه🫧

    اطلاعیه [ تاپیک جامع درخواست جلد ]

    سلام درخواست طرح جلد🫠 https://forum.cafewriters.xyz/threads/dastan-kvtah-chnd-kylvmtr-dvrtr-z-jbhh-hdysh-dhm.39818/
  16. حدیثه🫧

    داستان کوتاه چند کیلومتر دورتر از جبهه | حدیثه ادهم

    رو به محمد گفتم:« قهری داداش کوچیکه؟ منم بدبختی‌های خودمو دارم. فکر کردم می‌خوای صدتا دلیل بیاری که بردن دوقلوها به بیمارستان اشتباهه. الان مامان بیاد اخماتو تو هم ببینه ناراحت میشه‌ها.» محمد قندی را به دهان گذاشت. یک هورت از جایش را خورد و گفت:«اشکال نداره، پیش میاد. منم فردا باهاتون میام...
  17. حدیثه🫧

    داستان کوتاه چند کیلومتر دورتر از جبهه | حدیثه ادهم

    وقتی به ماشین آمبولانس رسیدیم از تعجب خشکم زد؛ محمد همراه فرد دیگری در حال جابجایی بیماری بودند. من را که دید لبخندی زد. آن پرستار که اسمش مطهره بود دستم را کشید و گفت:«به چی خیره شدی؟ مریض داره جون میده.» چیزی نگفتم فقط دست به کار شدم. خانمی جوان در جنگ گلوله خورده بود. پرسیدم:«اینا دیگه کجا...
عقب
بالا پایین