جعبهی دستمال کاغذی را جابه جا کرد. همه چیز مرتب و منظم سر جای خودش بود. خم شد تا سطل را بردارد، اما قبل از اینکه انگشتانش دور دستهی سطل حلقه شوند و آن را بگیرند، خانم گفت:
- چرا جعبهی دستمال کاغذی این شکلی است؟
مای کمرش را راست کرد و به جعبهی دستمال کاغذی نگاه کرد. سپس سرش را به سمت خانم...