چرا من انقدر فراموشکارم??♀️
پریسا من ب کل تمرین رو یادم رفت و فامیلمون هم فوت کرده بود رفته بودیم روستا نشد تمرین بنویسم
فردا بنویسم بفرستم اشکال داره؟
خیار ها رو خورد میکردیم و بهش سس میزدیم، یه پادری به نسبت بزرگ برمیداشتیم و تو حیاط پهن میکردیم، چهارتایی روی اون پادری مینشستیم؛ به قول خودمون خونمون بود!
اون خیار و سس، خوشمزهترین میانوعدهای بود که میخوردیم.
هروقت گشنمون میشد، یا دلمون یه چیزی میخواست که بخوریم، اولین و آخرین گزینه...
•| به نام خالق قلم |•
خیارها رو خرد میکردیم و بهش سس میزدیم، یه پادری به نسبت بزرگ برمیداشتیم و تو حیاط پهن میکردیم، چهارتایی روی اون پادری مینشستیم؛ به قول خودمون خونمون بود!
اون خیار و سس، خوشمزهترین میانوعدهای بود که میخوردیم.
هروقت گشنمون میشد، یا دلمون یه چیزی میخواست که...
عصبی دستم را میان موهای آشفتهام فرو کردم، دستم را پایین آوردم و شروع به جویدن ناخنهایم کردم، خیس شدن انگشتهایم را حس کردم، و بعد دستم خیس و خیستر شد؛
اشکهایم بودند؛ بالاخره راهشان را پیدا کرده بودند!
فردا عقدش بود و من...!
فکرم به سمت چند روز پیش پر کشید؛ روزی که خبر نامزدیش را آوردند.
میان...