نتایح جستجو

چون یه سری ضعف داشت کتاب یکیش همین پیش زمینه‌ی کم راجع به Death-cast بود. نویسنده جزئیات زیادی درباره‌ی این سیستم و چگونگی عملکردش ارائه نکرده بود. به قول شما این سیستم خیلی سریع پذیرفته میشه و هیچ توضیح منطقی یا علمی نداره.. یکیش هم پایان قابل پیش بینیش بود که تو عنوانش هم ذکر شده: هردو...

ورود برای عموم آزاد است. همراه شما هستیم با سری نهم تمرین نویسندگی؛ جواب این دیالوگ رو بنویس: « می‌دونی غمگین‌تر از تنهایی چیه؟ »

جوایز اهدا شد. نفر اول» @_MmD_ ۲۰۰ پسند نفر دوم» @HADIS.HPF ۱۵۰ پسند نفر سوم» @آسِمان؛ ۵۰ پسند موفق باشید -118-"{}

جوایز اهدا شد. نفر اول» @هوشـــنگ ۲۰۰ پسند نفر دوم» @_MmD_ ۱۵۰ پسند نفر سوم» @آسِمان؛ ۵۰ پسند موفق باشید -118-"{}

خب من با ایشون برخورد زیادی نداشتم برا همین نمیتونم نقدی داشته باشم ولی طی چند موقعیت متوجه شدم مدیریت وقتی کاری رو بهش میسپره، خیالش راحته! به طور کل اگر فردی بخواد یه کار تیمی انجام بده، حضور یکی مثل ایشون لازمه. چون همزمان هم بلدن فضا رو سبک و متعادل نگه دارن هم نتیجه رو برسونن(مسئولیت پذیری).

دسر توت فرنگی

تو کارش جدیه

نه اکیپ؟

۱۰ انصافا سختکوش‌ترین مدیر اینجاس

سکوت گیم؟

طراح مد

قشم چه مدت در روز رو صرف مطالعه میکنی؟

راک

۱۴. مصاحبه با نویسنده‌ی نوقلم: @ماه پیشونی لینک مصاحبه: https://forum.cafewriters.xyz/threads/41098/post-347519

آثار بانو نگین اربابی: ~ رمان تاج و تیغ ~ شقه لیل می‌آید

‌۱.چی شد که تصمیم گرفتید نویسندگی رو شروع کنید؟ توی زندگی با سن کم سختی‌های زیادی کشیدم و اول از همه زندگی‌نامه‌مو توی دفتر نوشتم تا بعدها دخترم بخونه و قضاوت نشم و از اونجا نویسندگی رو‌ شروع کردم. ۲.از کی به نوشتن علاقه‌مند شدید؟ از وقتی که فیلم زنان کوچک و دیدم حدودا 10 سالم بود. ۳.چطور...

هوالکافی متن مصاحبه با نویسنده‌ی نوقلم بانو نگین اربابی @ماه پیشونی

« رو به رو » و « روبرو » هردو به معنای مقابل یا دیده به دیده هستند. ولی از لحاظ نوشتار رسمی و درست، « روبرو » صحیح می‌باشد.

« جز » برای استثنا بکار می‌رود. به معنای “ مگر” « جزء » به عنوان اسم بکار می‌رود و به بخشی از یک کل اشاره دارد.

« ناگزیر » از ریشه‌ی “گزیر” به معنای چاره و راه‌حل. به این معناست که چاره‌ای جز انجام کاری وجود ندارد. « ناگریز » از ریشه “گریز” به معنای فرار و اجتناب. به این معناست که امکان فرار از چیزی وجود ندارد و باید با آن روبرو شد. مثال: ~ دانشجویان ناگزیر از مطالعه برای امتحان هستند. ( چاره‌ای جز...