نتایح جستجو

  1. D

    شعر اشعار احمد شاملو

    آیدا، درخت خنجر و خاطره » غزلی در نتوانستن ** دستهای گرم تو کودکان توامان آغو*ش خویش سخن ها می توانم گفت غم نان اگر بگذارد. نغمه در نغمه درافکنده ای مسیح مادر، ای خورشید! از مهربانی بی دریغ جانت با چنگ تمامی ناپذیر تو سرودها می توانم کرد غم نان اگر بگذارد. رنگ ها در رنگ ها دویده، ای مسیح مادر ،...
  2. D

    شعر اشعار احمد شاملو

    چندان که هیاهوی سبز بهاری دیگر از فرا سوی هفته ها به گوش آمد، با برف کهنه که می رفت از مرگ من سخن گفتم. و چندان که قافله در رسید و بار افکند و به هر کجا بر دشت از گیلاس بنان آتشی عطر افشان بر افروخت، با آتشدان باغ از مرگ من سخن گفتم.
  3. D

    شعر اشعار احمد شاملو

    غبار آلود و خسته از راه دراز خویش تابستان پیر چون فراز آمد در سایه گاه دیوار به سنگینی یله داد و کودکان شادی کنان گرد بر گردش ایستادند تا به رسم دیرین خورجین کهنه را گره بگشاید و جیب دامن ایشان را همه از گوجه سبز و سیب سرخ و گردوی تازه بیا کند. پس من مرگ خویشتن را رازی کردم و او را محرم رازی؛ و...
  4. D

    شعر اشعار احمد شاملو

    و با پیچک که بهار خواب هر خانه را استادانه تجیری کرده بود، و با عطش که چهره هر آبشار کوچک از آن با چاه سخن گفتم، و با ماهیان خرد کاریز که گفت و شنود جاودانه شان را آوازی نیست، و با زنبور زرینی که جنگل را به تاراج می برد و عسلفروش پیر را می پنداشت که باز گشت او را انتظاری می کشید. و از آ ن...
  5. D

    شعر اشعار احمد شاملو

    من مرگ خوشتن را با فصلها در میان نهاده ام و با فصلی که در می گذشت؛ من مرگ خویشتن را با برفها در میان نهادم و با برفی که می نشست؛ با پرنده ها و با هر پرنده که در برف در جست و جوی چینه ئی بود. با کاریز و با ماهیان خاموشی. من مرگ خویشتن را با دیواری در میان نهادم که صدای مرا به جانب من باز پس...
  6. D

    شعر اشعار احمد شاملو

    شکاف ** جادوی تراشی چربدستانه خاطره پا در گریز عشقی کامیاب را که کجا بود و چه وقت، به بودن و ماندن اصرار می کند: بر آبگینه این جام فاخر که در آن ماهی سرخ به فراغت گامهای فرصت کوتاهش را نان چون جرعه زهری کشتیار نشخوار می کند. از پنجره من در بهار می نگرم که عروس سبز را از طلسم خواب چوبینش بیدار...
  7. D

    شعر اشعار احمد شاملو

    از قفس ** در مرز نگاه من از هرسو دیوارها بلند، دیوارها بلند، چون نومیدی بلندند. ایا درون هر دیوار سعادتی هست وسعادتمندی و حسادتی؟ که چشم اندازها از این گونه مشبکند و دیوارها ونگاه در دور دست های نومیدی دیدار می کنند، و آسمان زندانی است از بلور؟
  8. D

    مناسبت نکوداشت روز قلم... ?

    تبریک به همه نویسندگان کافه نویسندگان?
  9. D

    مناسبت عید سعید‌ غدیر خم مبارک

    ‍ ‍ ســلام ?✋ ?سـلام بـرخدای مهربان ?سـلام بـرمحمد ?سـلام بـرجانشین محمد ?سـلام بـرعـلی ?سـلام بـرانتخاب خـدا ?سـلام بـرغدیر ?سـلام بـرعید ?سـلام بـردوستان مهربانم #روزتـانعلیپـسند صبح زیباتون بخیر ☕ ? ? عیدتون مبارک ?? عمــــرتون بـلنـد ایـمانـتون راســخ لبتون خندون...
  10. D

    معرفی سریال ارمغان تاریکی

    نام : ارمغان تاریکی مدت زمان : 45 دقیقه شبکه : سه سیما ژانر : اجتماعی سال ساخت : 1389 زبان : فارسی کشور سازنده : ایران کارگردان : جلیل سامان نویسنده : جلیل سامان ستارگان : آرش مجیدی، لیلا زارع، امیر آقایی، سودابه بیضایی، مجید مشیری و …
عقب
بالا پایین