نتایح جستجو

  1. D

    •°نگاه تو°•

    یه نَفَر و دوست دارم چون وقتی بهش فکر میکنم لبخند میزنم، ضربان قلبم تند میشه، صداش بهم آرامش میده... به تنهایی میتونه تمام حسای خوبو بهم بده...!
  2. D

    •°نگاه تو°•

    یکی را دوست میدارم و در قلبم او را احساس میکنم او همان ستاره درخشان اسمان شبهای دلتنگی ,تیره و تار من است او همان خورشید درخشان اسمان روزهای زندگی من است اری او همان مهتاب روشنی بخش شبهای من است قلبم او را دوست میدارد و من هم تسلیم احساسات پاک قلبم می باشم او همان فرشته ای است که با بالهای...
  3. D

    [از ته دل بگو...]

    کاشکی... سر بشکند، پا بشکند، {دل نشکند!}
  4. D

    [از ته دل بگو...]

    کسی چه میداند... می خـــنـــدم! دیگـــــر تب هـــم نــــدارم داغ هم نیستــــــــم دیگـــــر بـــــه یــــاد تـــــو هـــم نیستــــــــم، {ســــرد شـــــده ام! ســــرد ســــرد} و نــمی دانــــم شـــــایـــد.. شــــایـــد دق کـــرده ام! کـســـــی چـــه مــــی دانـــد....
  5. D

    همیشـگیمـ

    حتی اگر کنارم نباشی ســهم من هم نباشی جوری تــو را دوست خــواهم داشت ... که همه حسرتت را بخورند!
  6. D

    [از ته دل بگو...]

    کاش میشد..خودمو یه جایی جا بزارم؛ وقتی هم برگشتم دیگه نباشم !. .•°⊙°•.⊙.•°⊙°•.⊙.•°⊙°•. کلی حرف واسه قدم زدن دارم* { یار ندارم! }
  7. D

    در حال تایپ اپیزود دلبر | DEL'ᵃʳᵃᵐ

    {پارت2} روی صندلی نشستم... - همین میز خوبه. با خستگی روی میز نشست و بی حوصله بهم گفت:چیشد دلارام خانم بلاخره میزی انتخاب کردن؛تا خواستم جواب بدم حرفمو قطع کردو ازم پرسید:اگه من یه دختر خیلی خوشگل‌تر و نازتر از تو ببینم، تو حسودیت نمیشه؟؟ گفتم:مگ من حسودم بعدشا شما حق نداری:/چندین ثانیه بعد نگاهش...
  8. D

    در حال تایپ اپیزود دلبر | DEL'ᵃʳᵃᵐ

    {پارت3} دستش رو گذاشت سمت چپ سینم و گفت : دلارام می‌دونی کار قلب چیه ؟ گفتم : تو بگو کارش چیه؟! گفت : قلب بدون یک ثانیه توقف می‌کوبه تا خون توی تک تک رگ هات جاری باشه اگه تپش های این قلب یکی در میون بزنه خون به رگ های مغزت نمی‌رسه و عاشق می‌شی گفتم : آره درست میگی بهار ، اما دیگه مهم نیست تپش...
  9. D

    محفل ادبی [تکست طوری]

    یِحِ شَّبِآیِےِ هَّستِ کِہِ چِشِآتِ خوٌآبِہِ وَّلِےِ دِلت ِتِآ صُّبحِ مِینِآلِہِ :)
  10. D

    محفل ادبی [تکست طوری]

    وقـتـی .. خــواب .. بــــرایِ فــــرار از “بیــداری” بـــاشـد! تمــــــام شـــده ای?
  11. D

    محفل ادبی [تکست طوری]

    یه‌پوزخندبه‌تمام‌مشکلاتت‌بزنُ . . . تخته‌گازبگیروبروسمت‌هدفات•?
  12. D

    محفل ادبی [تکست طوری]

    «من‌بارسیدن‌به‌آرزوهام‌ حکومت‌خودمومیسازم?✨»
  13. D

    محفل ادبی [تکست طوری]

    ‌‏چجوری میتونی هم منشأ درد باشی هم مایه‌ی آرامش؟? ‌
  14. D

    تکست‌های انگلیسی همراه با ترجمه

    ❱͟͞ᴛ͟͞ʜ͟͞ᴇ͟͞ ͟͞ᴘ͟͞ᴀ͟͞ʟ͟͞ᴀ͟͞ᴄ͟͞ᴇ͟͞ ͟͞ɪ͟͞s͟͞ ͟͞ʙ͟͞ʟ͟͞ᴏ͟͞ᴡ͟͞ɴ͟͞ ] ͟͞ᴀ͟͞ᴡ͟͞ᴀ͟͞ʏ͟͞ ͟͞ᴡ͟͞ɪ͟͞ᴛ͟͞ʜ͟͞ ͟͞ᴀ͟͞ʟ͟͞ʟ͟͞ ͟͞ᴛ͟͞ʜ͟͞ᴇ͟͞ ͟͞ʙ͟͞ʀ͟͞ɪ͟͞ᴄ͟͞ᴋ͟͞s͟͞ ͟͞ʏ͟͞ᴏ͟͞ᴜ͟͞ ͟͞ᴛ͟͞ʜ͟͞ʀ͟͞ᴏ͟͞ᴡ͟͟͞͞❰ قَصݛ میسآزَ۾ بآ ټَما۾ِ آجِݛهآیۍ کعِ پَݛټ ڪَݛډَטּ سَمټَم =)"]
  15. D

    تکست‌های انگلیسی همراه با ترجمه

    I laugh so much to make the world cry. انقدر میخندم تا دنیا گریه کنه.*
  16. D

    در حال تایپ اپیزود دلبر | DEL'ᵃʳᵃᵐ

    {پارت4} میخواستیم سوار ترن هوایی بشیم و از اونجایی که بهار خانم ترسو بودن تنهایی سوار شدم. - خیلی بدی ایش داشت کم کم سریع میشد... بعد چند ثانیه انقد سریع شد که نفس کشیدن هم برام سخت بود. بالا بودم که یهو حواسم سمت بهار پرت شد، یک نفرو پیدا کرده بودو باهاش صمیمی شده بود! به نظر میومد هم سن و...
  17. D

    محفل ادبی [تکست طوری]

    انقدر خسته و بی حوصلم کردن ادما که حتی حوصله اثبات خودمم ندارم براشون،فقط میگم همون که شما میگی درست...?
  18. D

    محفل ادبی [تکست طوری]

    ߊ⁧ܠܭܨ ߊ⁧ܠܭܨ ࡅ࡛ܳߺܝ۬⁧ܝ⁧ࡏަ ࡄ݅ܥ⁧ࡅ࡙ܩܢ!
  19. D

    محفل ادبی [تکست طوری]

    ❖ واسه فراموش کردن بعضی حرفا فقط باید مُرد??
  20. D

    محفل ادبی [ حرف دل آدم های معمولی ]

    باران که می بارد? دلم برایت تنگ تر می شود❤ راه می افتم?‍♀️ بدون چتر، من بغض میکنم، آسمان گریه??
عقب
بالا پایین