نتایح جستجو

خواب شمال یا جنوب

در طالع من نیست که نزدیک تو باشم می‌گویمت از دور دعا گر برسانند

تو مرا زمزمه کن تا دلم آرام شود...

تبریک میگم

در تیره شب هجر تو جانم به ل*ب آمد وقت است که همچون مه تابان به درآیی

دو چشم مس*ت تو کز خواب صبح برخیزند هزار فتنه به هر گوشه‌ ای برانگیزند

مطبشو افتتاح کرد

نی‌اَم به هجرِ تو تنها دو هم‌نشین دارم دلِ شکسته یکی جانِ بی‌قرار یکی

آفتاب از سر هر کوچه که بیند رویت شرمش آید که بدان کوچه دگر بازآید

‍ یک شبی دیدم به چشمم ناز چشمان تو را ‍ بعدازآن شب دیده ام در خواب خوش هرگز نرفت

-118-"{}

به اینکه وقتی دوست داشتن و محبت واقعی باشه تحت تاثیر رفتار قرار نمیگیره ممکنه طوری رفتار کنن که انگار غریبه هستن یا همو نمیشناسن اما حواسشون به هم هست هرجا لازم باشه هر کاری لازم باشه هر کاری بتونن واسه هم انجام میدن .

تبریک میگم

بزرگوار با آخرین حرف شعر قبلی باید بگین -118-"{}

ور نیز جراحت به دوا باز هم آید از جای جراحت نتوان بُرد نشان را

هر خَطِ سر موی تو را پیچش خاصی ست یک حرف در این صَفحه مکرر نتوان یافت!

در راهِ عشق گر برود جانِ ما چه باک ای دل تو آن عزیزتر از جان نگاه دار

تو بدادم برس ای عشق که با اینهمه شوق چاره جز آنکه به آغو*ش تو بگریزم نیست

در قم*ار دوستی جز رازداری شرط نیست هر که در میخانه از مستی نزد فریاد برد

https://uploadkon.ir/uploads/b6f518_25abcd.mp4