نتایح جستجو

  1. Emily

    اختصاصی دفتر تمرین نویسندگی | emily

    دلیل غیر منتظره: رفتار کلیشه‌ای: قلب طلا پشت نقاب یخ. دلیل: فلسفه‌ی عقل‌گرایی مطلق رو قبول داره.
  2. Emily

    اختصاصی دفتر تمرین نویسندگی | emily

    شرور با انتخاب های آگاهانه: شخصیتی که به بقیه آسیب می‌رسونه؛اما نه به خاطر این که از این کار لذت می‌بره یا گذشته‌ی تلخی داشته. صرفا فلسفه افراطی "همه چیز مجاز است." رو قبول داره.
  3. Emily

    نقد کاربر رمان وقتی زمین بلرزد | سارا مرتضوی

    درود نویسنده عزیز و گرامی. اولین چیزی که رمان رو معرفی می‌کنه، اسم اونه. عنوان رمان شما، یه عنوان مجذوب‌کننده هست که به خوبی با فضای رمان ارتباط برقرار کرده. خلاصه‌اتون به خوبی نوشته شده و مخصوصا ارتباط خوبی با عنوانتون داره. و اما مقدمه... مقدمه بی نهایت پراحساس نوشته شده و می‌تونه مخاطب رو...
  4. Emily

    چالش [تمرین نویسندگی]5️⃣

    در چشم‌هایش دنبال عشق بود، شاید هم کمی محبت، اما چیزی ندید جز پنجره‌ای به خانه‌ای متروک مانده. گویا روح از بدن محبوبش جدا شده و شیطان جایگزینش گشته بود. چه بر سر گل‌های سرخ محبت آمده بود؟ جواب را می‌دانست؛ نیک می‌دانست آن‌ها طعمه‌ی گرگ خدعه و نیرنگ شده بودند.
  5. Emily

    اختصاصی دفتر تمرین نویسندگی | emily

    قهرمان با انگیزه خودخواهانه: پزشکی که اعمال نیک انجام می‌دهد و مراقب بیمارانش است؛ اما فقط برای این که احساس خوبی نسبت به خویشتن داشته باشد. یا: عاشق‌پیشه‌ای که مراقب معشوق است؛ لیک فقط برای این که محبوبیت اجتماعی به دست آورد.
  6. Emily

    پایان نقدوبررسی نقد دل‌نوشته فرمێسکی کانی | منتقد: Emily

    درود. فقط همین نکات ذکر شده بود عزیز.
  7. Emily

    دفترکار دفترکار منتقد ادبیات | Emily

    نوع نقد:دلنوشته نویسنده:RPR@ لینک تاپیک نقد:https://forum.cafewriters.xyz/threads/41549/#post-355865 زمان تحویل نقد: 20 مرداد ماه.
  8. Emily

    پایان نقدوبررسی نقد دل‌نوشته فرمێسکی کانی | منتقد: Emily

    عنوان: عنوان یک ترکیب کردی به معنای اشک چشمه است. عنوانی پر احساس و گیرا که با مقدمه‌ی اثر و خود اثر به خوبی ارتباط برقرار کرده. ژانر: اثر دو ژانر دارد: تراژدی و عاشقانه. هر دو ژانر در اثر به خوبی مشخصند. عشق و اندوه در تک تک پارت‌ها ساری و جاریست. مقدمه: مقدمه با عنوان اثر ارتباط خوبی برقرار...
  9. Emily

    اختصاصی دفتر تمرین نویسندگی | emily

    تمرین دوم، کمان رشد: نام: سوروس اسنیپ ضعف یا باور غلط: پیروی از لرد ولدمورت نقطه تحول: مورد تهدید قرار گرفتن لی‌لی پاتر انتخاب‌های کلیدی: پیوستن به دامبلدور و جبهه‌ی سفید- جاسوسی به نفع محفل-دروغ گفتن به ولدمورت. وضعیت نهایی: مرگ در راه چیزی که درست بود.
  10. Emily

    نقد کاربر نقد دلنوشته معشوق خاکی

    درود نویسنده عزیز. به نظر بنده خمیره‌ی اصلی دلنوشته،احساسات و آرایه‌ها به شمار میان که هر دو المان تو اثر شما به خوبی استفاده شدن. اسم اثرتون هم جذابه و به خوبی با ژانر عاشقانه ارتباط برقرار کرده. لحنتون صادقانه و صمیمی بود؛چیزی که من واقعا در مقابلش سر تعظیم فرود میارم. احساساتی که صادقانه و به...
  11. Emily

    نقد کاربر رمان سایه‌های مرده | سینا صیقلی

    درود نویسنده‌ی عزیز و محترم. اولین چیزی که یه خواننده رو به رمان جذب می‌کنه؛ اسم اونه. اسم رمان شما واقعا برای بنده جذابیت داشت و همین باعث شد دلم بخواد رمانتون رو بخونم. قدم بعدی،خلاصه و مقدمست. خلاصه و مقدمه‌ی شما به خوبی نوشته شده بود و همین باعث میشد برای خوندن رمانتون کشش و علاقه داشته...
  12. Emily

    روزنامـه روزنامه مردادماه 1404| شماره 2

    خیلی جالب بود خسته نباشید
  13. Emily

    نقد کاربر رمان شامگاه ربیع|شهرزاد قصه‌گو

    خلاصه: ریموند برنز عهد بسته بود که به هیچ کس دل نبندد؛ به ویژه به هم سن و سالان سرمست خودش. دلش می‌خواست در انزوایش بماند؛ اما چه کسی گفته زندگی همیشه همان را که پیش‌بینی می‌کنیم به ما می‌دهد؟ لینک تاپیک تایپ: https://forum.cafewriters.xyz/threads/41215/#post-354657
  14. Emily

    در حال تایپ رمان کوتاه شامگاه ربیع | Emily

    یادداشت کوچکی که بر کاغذ آبی‌ رنگ نوشته شده بود، از آغو*ش کتاب جین ایر گریخت. کاترین به سختی توانست دست‌خط خرچنگ‌قورباغه‌ای را که احتمالا متعلق به ریموند، صاحب اصلی کتاب بود بخواند. "امان، امان! آه و فغان زین زوالی که همچو یک بیماری مسری، از سرزمین رویاها تا همین بیخ گوش خودمان را اسیر کرده." او...
  15. Emily

    اختصاصی دفتر تمرین نویسندگی | emily

    تمرین اول: نام شخصیت: ریموند آلن برنز-۱۷-مذکر تایپ ام بی تی آی: intj ویژگی‌های ظاهری: هیکل لاغر، موهای مشکی، چشمان خاکستری، پوست کک مکی و پیشانی بلند. گذشته کوتاه: ریموند همیشه آدم خجالتی‌ای بوده. وقتی وارد راهنمایی شد؛ برای اولین بار متوجه شد آدم‌های بالغ بر خلاف بچه‌ها، نسبت به افراد متفاوت...
  16. Emily

    چالش [تمرین نویسندگی] 11

    سقوط! سقوط از کجا به کجا؟ احتمالا همه جواب می‌دهند از ارتفاعات بلند به دریای زیبا و بی‌رحم و زمین سفت؛ لیک کسی به بدترین سقوط اشاره نمی‌کند. سقوط از سریر شادی به قعر غم. وقتی در اوج سروری؛ ولی یک هل کوچک تو را به آن چاهی می‌فرستد که انتهایش را فقط خدا می‌داند. همیشه فکر می‌کردم عوامل درونی‌ام...
  17. Emily

    همگانی ~آخرین کتابی که خواندی چی بود؟~

    برادران کارامازوف. کتابی ارزشمند که به موضوعات عمیقی می‌پردازه. داستانش درباره رابطه یه پیرمرد فاسد و سه پسرشه. دمیتری احساسی و پرشور، ایوان روشنفکر و آلیوشای پاک و خالص. شخصیت‌های مورد علاقم تو این کتاب، ایوان و آلیوشا بودن. آلیوشا که خب، یه فرشته هست و بعید می‌دونم کسی باشه که دوستش نداشته...
عقب
بالا پایین