اتاق شمارهی سه مرکز درمانی، با نور طبیعی عصر روشن شده بود. پنجرهای کوچک رو به حیاطی پر از برگهای پاییزی
و دیوارهایی سفید که هنوز هیچ تصویری نداشتند؛ نه از بیتوجهی بلکه از احترام.
اینجا هر بند باید از دل خود فرد میجوشید نه آنکه از بیرون تحمیل میشد.
روی میز چوبی فقط یک دفترچهی خطدار بود، یک...