نتایح جستجو

  1. .Sarina.

    پایان همکاری دفترکار ناظر •sarina•

    به نام خدا رمان «مژدار» نویسنده: @ZeinabHdm شروع نظارت: ۱۷ خرداد ۱۴۰۴ وضعیت رمان: در حال تایپ «لینک رمان» |لینک نظارت رمان|
  2. .Sarina.

    پایان همکاری دفترکار ناظر •sarina•

    به نام خدا رمان «شقایق سیاوش» نویسنده: @مینِرا شروع نظارت: ۱۷ خرداد ۱۴۰۴ وضعیت رمان: در حال تایپ «لینک رمان» |لینک نظارت رمان|
  3. .Sarina.

    نظارت همراه رمان مه، خانه‌ی خاطره‌ها | ناظر: مینرا

    خلاصه مشکلی نداره اما از مقدمه به بعد هنز توی نیم فاصله مشکل وجود داره عزیزم
  4. .Sarina.

    نظارت همراه رمان مه، خانه‌ی خاطره‌ها | ناظر: مینرا

    پارت 5 پله‌ها✅ دست‌هایش می‌لرزیدند. ✅ اینتر خورده❌ روبه‌رو✅ سایه‌ها✅ می‌رقصیدند. پنجره‌ها✅ بودند. ✅ کوچه‌ی✅ اینتر خورده بی‌هدف و بی‌مقصد به ....(باقی جمله) دوید✅ می‌خواست✅ سینه‌اش✅بالا✅ می‌رفت. ✅ تیغه‌ای✅ بیشتر از سه نقطه نمیتونه بیاد علامت " معنی ای نداره اینجا - نه... این درست...
  5. .Sarina.

    نظارت همراه رمان مه، خانه‌ی خاطره‌ها | ناظر: مینرا

    پارت 4 آمرانه✅ کرد. ✅ بی‌تفاوتش✅ نمی‌کشید✅ ریخت یا✅ شعله‌ور✅ هیچ‌وقت✅ جمله ایراد داره مارکوس، در حالی که به آرامی آخرین پک را به سیگارش می‌زد، این را گفت. بود. ✅ دست‌های✅ بی‌حسی✅ شوند؛ ✅ شود؛ ✅ حرکتی شبیه به هجوم انجام داد. در✅ بی‌هوا، ✅ کرد؛ اما✅ مارکوس بر خلاف✅ بی‌دفاع✅...
  6. .Sarina.

    نظارت همراه رمان مه، خانه‌ی خاطره‌ها | ناظر: مینرا

    پارت 3 پس از پایان جمله نقطه میاد جمله دوم فعل نداره نیم فاصله رعایت نشده زد. چهره‌اش سرشار از تحقیر بود. ✅ علامت نگارشی از حرف قبل خودش نباید فاصله بگیره. ویکتور، ✅ نیستی. ✅ نمی‌توانی✅ این که✅ کنی. ✅ خنجری✅ واقعاً✅ تفکر، ✅ شب‌های✅ - تو می‌دانی که زندگی‌ات در دست من است، نه؟ ✅ کرد...
  7. .Sarina.

    نظارت همراه رمان مه، خانه‌ی خاطره‌ها | ناظر: مینرا

    پارت 2 لحظه‌ای✅ جمله کمی مشکل داره❌ نیم فاصله ها رعایت نشده❌ قبل از «اما» نقطه نمیاد❌ شاید آخرین لحظه‌ای بود که می‌توانست بازگردد؛ اما✅ واقعاً✅ پسوندهای «تر» و «ترین»(البته بیشتر و بیشترین استثنا هستند) نیم فاصله می‌گیرن. پس⬅️ کم‌ترین✅ شد. ✅ پرده‌های✅ می‌شدند. ✅ بود. ✅ انگشتانش و✅...
  8. .Sarina.

    اطلاعیه درخواست [کاور تبلیغاتی]

    سلام درخواست کاور داشتم برای رمان کارنمیا https://forum.cafewriters.xyz/threads/39163/
  9. .Sarina.

    پایان همکاری دفترکار ناظر •sarina•

    به نام خدا رمان«مه، خانه‌ی خاطره‌ها» نویسنده: @زهرا سلطانزاده شروع نظارت: ۱۴ خرداد ۱۴۰۴ وضعیت: در حال تایپ لینک: https://forum.cafewriters.xyz/threads/40380/#post-334891 لینک نظارت: https://forum.cafewriters.xyz/threads/40396/
  10. .Sarina.

    اطلاعیه [ تاپیک جامع درخواست جلد ]

    با سلام درخواست طراحی مجدد جلد برای رمان کارنمیا رو داشتم https://forum.cafewriters.xyz/threads/39163/
  11. .Sarina.

    گپ و گفت خانواده کافه نویسندگان

    مامان من: البته مامان من اگه پول نده اوکیه🗿😂
  12. .Sarina.

    گپ و گفت خانواده کافه نویسندگان

    مرسی که عاشقمی
  13. .Sarina.

    گپ و گفت خانواده کافه نویسندگان

    لوکیشنم نهایتا به سد کرج بخوره
  14. .Sarina.

    گپ و گفت خانواده کافه نویسندگان

    من ترک تحصیل میکنم
  15. .Sarina.

    گپ و گفت خانواده کافه نویسندگان

    ها؟ مگه چندتاس؟
  16. .Sarina.

    گپ و گفت خانواده کافه نویسندگان

    از کنکورت احیانا خیلی وقت نیست گذشته؟ 🗿
  17. .Sarina.

    گپ و گفت خانواده کافه نویسندگان

    من امتحان داشتم تو نه
  18. .Sarina.

    گپ و گفت خانواده کافه نویسندگان

    خودت دو ماهه ننوشتی خانم من دیشب یه پارت ویرایش کردم
  19. .Sarina.

    گپ و گفت خانواده کافه نویسندگان

    اخرشم نمینویسم🗿
عقب
بالا پایین