پارت 5
پلهها✅
دستهایش میلرزیدند. ✅
اینتر خورده❌
روبهرو✅
سایهها✅
میرقصیدند. پنجرهها✅
بودند. ✅
کوچهی✅
اینتر خورده
بیهدف و بیمقصد به ....(باقی جمله) دوید✅
میخواست✅
سینهاش✅بالا✅
میرفت. ✅
تیغهای✅
بیشتر از سه نقطه نمیتونه بیاد
علامت " معنی ای نداره اینجا
- نه... این درست...
پارت 4
آمرانه✅
کرد. ✅
بیتفاوتش✅
نمیکشید✅
ریخت یا✅
شعلهور✅
هیچوقت✅
جمله ایراد داره
مارکوس، در حالی که به آرامی آخرین پک را به سیگارش میزد، این را گفت.
بود. ✅
دستهای✅
بیحسی✅
شوند؛ ✅
شود؛ ✅
حرکتی شبیه به هجوم انجام داد. در✅
بیهوا، ✅
کرد؛ اما✅
مارکوس بر خلاف✅
بیدفاع✅...
پارت 3
پس از پایان جمله نقطه میاد
جمله دوم فعل نداره
نیم فاصله رعایت نشده
زد. چهرهاش سرشار از تحقیر بود. ✅
علامت نگارشی از حرف قبل خودش نباید فاصله بگیره.
ویکتور، ✅
نیستی. ✅
نمیتوانی✅
این که✅
کنی. ✅
خنجری✅
واقعاً✅
تفکر، ✅
شبهای✅
- تو میدانی که زندگیات در دست من است، نه؟ ✅
کرد...
پارت 2
لحظهای✅
جمله کمی مشکل داره❌
نیم فاصله ها رعایت نشده❌
قبل از «اما» نقطه نمیاد❌
شاید آخرین لحظهای بود که میتوانست بازگردد؛ اما✅
واقعاً✅
پسوندهای «تر» و «ترین»(البته بیشتر و بیشترین استثنا هستند) نیم فاصله میگیرن. پس⬅️ کمترین✅
شد. ✅
پردههای✅
میشدند. ✅
بود. ✅
انگشتانش و✅...
به نام خدا
رمان«مه، خانهی خاطرهها»
نویسنده: @زهرا سلطانزاده
شروع نظارت: ۱۴ خرداد ۱۴۰۴
وضعیت: در حال تایپ
لینک:
https://forum.cafewriters.xyz/threads/40380/#post-334891
لینک نظارت:
https://forum.cafewriters.xyz/threads/40396/