پارت اول
خیابانهای✅
جمله فعل نداره⬅️غرق در تاریکی و مه بودند. ✅
کلماتی که شبیه به همدیگه ان و کلماتی که با «ها» جمع شدن، نیم فاصله میگیرن. ⬅️پنجرهها یکییکی✅
فعل با می شروع شده؛ همچنین قبل از و علامتی نمیاد. ⬅️میشدند و✅
بر سنگفرشهای✅
میآمد. ✅
سایهها✅
میزد. ✅
بیصدا، ✅
گویی...
سلام نویسنده عزیز❤️
امیدوارم که همکاری خوبی با هم داشته باشیم.
خلاصه:
خلاصه رمان زیبا بود و به شخصه لذت بردم. اشکالات خاصی هم نداشت به جز موارد زیر👇
گاهی زندگی، با مرگ آغاز میشود...❌
۱. زندگی با مرگ آغاز میشود یک جملهاست و ویرگول بعد از زندگی لحن خوانش رو بهم میزنه. از ویرگول زمانی استفاده...