در یک صبح دلانگیز تابستانی صدای نابهنجار تلفن همراه، خواب خوش را از چشمان مجید سوزوکی ربود. وی پیش از آنکه کلمات رکیک را نثار روح کسی نماید، ناچار با لم*س صفحهی موبایلش تماس را برقرار ساخت. این تماس در چنان لحظهی باشکوهی حقیقتا زندگی سوزوکی را دگرگون ساخت. او به محض اطلاع از پایان سالهای...
عنوان: ستارگانِ تبهکار
نویسنده: حمیده حضرتی
ژانر: جنایی، اجتماعی، عاشقانه
ناظر: @@yasaman.Bahadory
خلاصه
آنجا هیچ راهی به بهشت نداشت! هر قدر دست و پا میزد بیشتر فرو میرفت.با هر ترفیع، مدالهای پستی و رذالت را بر گردنش میآویخت. گرچه او نیز یک قربانی بود؛ اما کدامین محکمه گناهان او را به این...
درحالیکه افزایش مداوم دمای کرهی زمین، تحمل روزهای تابستان تنوری را هر لحظه ناممکن و دردناکتر مینمود، مجید سوزوکی به این مهم دستیافت که دیگر با کندن رکابی چرک و به نمایش گذاردن خالکوبی پرابهت (( رفیق بیکلک مادر)) کاری از پیش نخواهد برد. در لحظهای تاریخی و درست زمانیکه تام کروز در ماموریت...
۲۳.ناقوس تن
چه کسی میدانست مرا
پس آن حصاری که میپیوست
به شفقهای رنگین طلوع
به نوای سنگین سقوط
که ناقوس آویخته بر تنم را
بر اهتزاز معبدی مرتفع
روییده بر بوتههای موهوم
کز صعود شکافهای سرم
در شکوهی سترگ مینواخت
تلاقی کدام فروغ نامنتها
چراغهای آویخته بر شقیقهام را
آبستن مینمود ز آفتاب...
بهنام نوازندهی آوای واژگان
۱۳\۵\۱۴۰۳
بررسی رمان کاراکال
صفحه ۶
پارت ۶
همهچیز برای آن که دنیا را در پیش چشمانش سیاه و سفید ببیند، محیا بود. ( مهیا بود).
پارت ۷
موردی نبود.
پارت۸
موردی نبود
پارت ۹
موردی نبود.
پارت ۱۰
موردی نبود.
پارت ۱۱
فیالواقع، کارهای زیادی برای انجام دادن باقی مانده...
« دفتر کار ناظر رمان @جغد برفی »
ناظر: @جغد برفی در این تاپیک رمانهای تحت نظارت خود را در قالب گزارش وضعیت رمان قرار میدهد.
ضمن تشکر از حضور شما، تقاضا داریم نهایت همکاری را با ناظر رمان خود به عمل بیاورید.
با تشکر
| مدیریت تالار رمان |
۲۲.منتهای آمال
باغچه را تکاندهام
وز تمام بوتههای دردناک تهی
و آویختهام آسمان را
بر بلندترین شاخهی جوان
که سنجاق نمودهست
منتهای سقف آمالم را
بر خیالهای پنبهگون سرگردان
در شکوه تنهاییام
و چکاندهست قناری کوچکی
آوای اصوات مخمور را
بر کاغذهای خالی سپیدم
بوسیدهاند انگشتانم تنها...
سلام و خدا قوت
ممنون از بررسی واینکه زمان گذاشتی
تبسم افگار در مفهوم تبسم و لبخند تلخی هست که غم و اندوه رو پس زمینه خود دارد. تداعی اشتباه مفهوم رو بنده متوجه نمیشم. در این صورت باید بگیم لبخند ژکوند بخاطر مبهم بودن مخاطب رو به اشتباه میندازه.
و مورد آخر هدف در سرتاسر دلنوشته بیان اندوه...