نتایح جستجو

  1. جغد برفی

    مشاعره | مشاعره با اشعار شاعران |

    دلیران همه دست کرده به کش به پیش خداوند خورشیدفش
  2. جغد برفی

    مشاعره | مشاعره با اشعار شاعران |

    یکی گرز همچون سر گاومیش سپاه از پس و نیزه‌دارانش پیش
  3. جغد برفی

    مشاعره | مشاعره با اشعار شاعران |

    من امروز جنگ آورم با سپاه تو با پیل و با کوس در قلب‌گاه
  4. جغد برفی

    مشاعره | مشاعره با اشعار شاعران |

    دگر نیمه‌ی روز، دیگر گروه بکوشند تا شب برآید ز کوه
  5. جغد برفی

    مشاعره | مشاعره با اشعار شاعران |

    مباد این جهان بی سر و تاج شاه تو باشی هماره ورا پیشگاه
  6. جغد برفی

    مشاعره | مشاعره با اشعار شاعران |

    تو دانی چه کردی بدین پنج ماه بر این دشت با خوار مایه سپاه
  7. جغد برفی

    مشاعره | مشاعره با اشعار شاعران |

    دگرباره بر شد دم کرنای خروشیدن زنگ و هندی درای
  8. جغد برفی

    مشاعره | مشاعره با اشعار شاعران |

    ندیدند کس یال و اسب و عنان ز تنگی به چشم اندر آمد سنان
  9. جغد برفی

    مشاعره | مشاعره با اشعار شاعران |

    تو در قلب با کاویانی درفش همی دار در چنگ تیغ بنفش
  10. جغد برفی

    مشاوره مشاور ساختار رمان

    خب این می‌شه هدف‌تون از ترکیب این دو ژانر. ولی بازم اینکه چطور ترکیب‌شون می‌کنین؟ و دلایل رد شدن رمان‌تون چی بود؟
  11. جغد برفی

    مشاوره مشاور ساختار رمان

    درست. لینک تاپیک رمان‌تون رو می‌ذارین؟ و یک سوال. دو ژانر فانتزی و سوررئال رو چطور در نظر دارین ترکیب کنین؟
  12. جغد برفی

    مشاوره مشاور ساختار رمان

    ژانر داستان‌تون چیه؟ براش پیرنگ نوشتین؟
  13. جغد برفی

    مشاوره مشاور ساختار رمان

    دشمن‌تون شرمنده. مشکل‌تون رو بفرمایین.
  14. جغد برفی

    مشاوره مشاور ساختار رمان

    درود @ماهی کور لطفا یک پارت از رمان خود را فرستاده و مشکلات‌تان را بفرمایید.
  15. جغد برفی

    مشاعره | مشاعره با اشعار شاعران |

    نمانیم تا نزد خسرو شوند به درگاه او لشکری نو شوند
  16. جغد برفی

    مشاعره | مشاعره با اشعار شاعران |

    تهمتن برآشفت چو شیر ژیان ز ناباکی و خواب ایرانیان
  17. جغد برفی

    مشاوره بررسی مجدد

    مثلا پاراگراف اول: هوای گرم و دم کردهِ سنگینی از آسمان شب حس می‌شد. ترس سر تا پایش را تحت شعاع قرار داده بود، بدنش طوری می‌لرزید که ضربان قلبش را می‌توانست، بشنود! یاران قسم خورده‌اش پهلو به پهلوی او در حال جنگ بودند، افرادی که او فقط کینه‌ای آن‌ها را به دل حمل می‌کرد‌. خون از زمین مانند گدازه...
  18. جغد برفی

    مشاوره بررسی مجدد

    مثلا پاراگراف اول داستان: هوای گرم و دم کردهِ سنگینی از آسمان شب حس می‌شد. ترس سر تا پایش را تحت شعاع قرار داده بود، بدنش طوری می‌لرزید که ضربان قلبش را می‌توانست، بشنود! یاران قسم خورده‌اش پهلو به پهلوی او در حال جنگ بودند، افرادی که او فقط کینه‌ای آن‌ها را به دل حمل می‌کرد‌. خون از زمین مانند...
  19. جغد برفی

    مشاوره بررسی مجدد

    ببینید، در ابتدای پست شماره 4 اومده: « آشنایی با چهره‌ای آشنا » «انگلستان، ویچ وود، سال ۱۹۶۰» و زمان افعال این پست ماضیه. اما پست بعدی که اولش اومده: «حال، ایران، رشت پنجاه سال بعد»، زمان افعال گاهی ماضی هست گاهی مضارع. دقت کنین که در ادامه چنین چیزی نباشه و زمان افعال یک‌دست باشن.
  20. جغد برفی

    مشاوره بررسی مجدد

    اولین مشکلی که توجهم رو جلب کرد یکسان نبودن زمان افعاله که گاهی به صورت ماضی هستن و گاهی به صورت مضارع. به جز این، متن داستان به طور کلی حالت گزارشی داره نه روایی، یعنی احساسات کاراکترها درگیر وقایع نیستن. و در نهایت در چند جای متن تکرار افعال به چشم می‌خوره.
عقب
بالا پایین