امیرعلی که برای جلوگیری از تابش مستقیم آفتاب یک دستش را به شکل سایهبان روی پیشانیاش گذاشته بود، با سقلمهای که یاسر به او زد، چشم از کنکاش دور و اطرافش برداشت و به سمت صدا چرخید. مردی خوشقامت با هیکلی ورزشکاری که عضلات برجستهاش از روی لباس قیری رنگش نمایان بود، با قدمهایی بلند و محکم طوری...