علی ابرویی بالا داد و به چشمان شرور آویر خیره شد، با گذشت تقریبا یک سال از ماجراهای پیش آمده، او هنوز به داژیار شک داشت؛ با اینکه شک آویر یقین داشت اما نمیدانست در آن لحظه نبود داژیار را به چه زبانی برای مردی چون او توجیه کند.
آویر منتظر واکنشی از جانب علی به او خیره شده بود، مثل شکارچی تیزبینی...