نتایح جستجو

  1. پناه.

    دنباله دار "وایب نفر قبلی"

    شکوفه‌ی‌‌بهاری🥰
  2. پناه.

    نقد کاربر نقد اپیزود روح زیبا | مینا مرادی

    درود و وقت بخیر به شما عزیزدلم. اینکه گفتی نوشته‌م برات لذت‌بخش بوده و خسته‌‌ات نکرده، بهترین هدیه‌ایه که می‌تونستم از یه مخاطب بگیرم. خیلی خوشحالم که تونستم اون حس عاشقانه‌ی آمیخته با نگاهی درون‌نگر و حتی روانشناختی رو برسونم. این یعنی ارتباط برقرار شده، و چیزی بالاتر از این نمی‌خوام. اون دو...
  3. پناه.

    دنباله دار با سه کلمه قبلی جمله بساز

    گفتم چرا دیر اومدی؟ گفت نشسته بودم تو زانتیا، داشتم سریال می‌دیدم، حواسم پرت شد! سرباز، ریجکت، بچه کوچولو
  4. پناه.

    نقد کاربر نقد اپیزود روح زیبا | مینا مرادی

    وقت بخیر عزیز دلم. ممنونم از شما و خوشحالم بابت اینکه روح زیبا تونسته مخاطبین خاصی از جمله شما رو جذب کنه. امیدوارم لایق باشم.🌹🙏
  5. پناه.

    نقد کاربر نقد اپیزود روح زیبا | مینا مرادی

    درود و سپاس از حضور و نگاه دقیق و ارزشمندتون 🌸 خوندن نظر شما مثل یه نسیم دل‌نشین بود که به جان خسته‌ی کلماتم نشست. خیلی خوشحالم که عنوان «روح زیبا» تونسته با حال و هوای اپیزود هم‌خوانی پیدا کنه؛ این اسم برام بار معنایی خاصی داشت، و خوشحالم که تونست منتقل بشه. کاملاً باهاتون موافقم درباره‌ی تکرار...
  6. پناه.

    نقد کاربر نقد اپیزود روح زیبا | مینا مرادی

    درود بر شما و بسیار ممنون از نظر دلگرم‌کننده‌تون! خیلی خوشحالم که اپیزود اول به دل شما نشست و تونستم شما را به تفکر وادار کنم. واقعاً برام جالب بود که حس‌هاتون در رابطه با داستان رو به این شکل بیان کردید و از قسمت‌های مختلفش اینقدر لذت بردید. در مورد اپیزود پنج هم باید بگم که خودم هم وقتی نوشتمش...
  7. پناه.

    در حال تایپ دلنوشته رقص نامرئی | مینا مرادی

    هیچ‌کس نمی‌پرسد که «مادر» کیست، وقتی «زن» بودنش خاموش می‌شود پشت حجم بی‌انتها‌ی وظیفه. او کسی‌ست که حتی وقتی خسته است، صدایش آرام می‌ماند تا مبادا لرزش حرف‌هایش، سقف امن خانه را بلرزاند. گاهی کنار پنجره می‌ایستد‌ نه برای دیدن خیابان، بلکه اشک‌هایش را، در پشت شیشه گم کند. او خودِ صبوری‌ست، بدون...
  8. پناه.

    در حال تایپ دلنوشته رقص نامرئی | مینا مرادی

    در هزار توی روزمره‌گی‌های خاکستری، جایی میان اشک‌های پنهان و لبخندهای آشکار، مادر ایستاده است؛ ستونی بی‌صدا از مهر، شانه‌ای برای تمام دنیا، و نگاهی که فردا را در چشمان تو می‌جوید. دل‌خوشی‌های یک مادر، کوچک‌اند و بی‌صدا، اما ژرف‌اند و زلال. مثل نور آفتابی که از پنجره‌ی صبح، آرام می‌تابد بر گهواره...
  9. پناه.

    در حال تایپ اپیزود روح زیبا | مینا مرادی

    اپیزود نهم: سایه روشنِ آرامش. این‌جا ساکته، خیلی ساکت. فکر نمی‌کردم دوباره بیام. فکر نمی‌کردم بعد از اون جنگل صبحگاهی، جرأت کنم و بیام کوه، اما اومدم. نه دنبال جواب، نه دنبال معجزه، فقط واسه این‌که تو رو دوباره بشنوم. سکوت می‌کنم و دنبالت می‌گردم. - هنوز این‌جایی؟ یا فقط صدای توئه که توی ذهنم...
  10. پناه.

    نقد کاربر نقد اپیزود روح زیبا | مینا مرادی

    روزتون خوش عزیزم. ممنون از اینکه روح زیبا رو خوندید و سپاس از نظرات و نقد ریزبینانه‌تون. نظراتتون رو با جان دل می‌پذیرم و در اسرع وقت در اصلاح و ویرایشش اقدام می‌کنم. تعاریف و نقدهاتون قوت قلب خوبی بهم داد و امیدوارم تا به آخر همراهیم کنید. سپاس از وجودتون.🌹
  11. پناه.

    نقد کاربر نقد اپیزود روح زیبا | مینا مرادی

    درود. ممنون از تایمی که گذاشتید و روح زیبا رو خوندید. مخاطب این اپیزود خودم هستم تشکر بابت نقد بجا و سازنده‌ای که کردید. در ادامه حتما به مواردی که اشاره کردید بیشتر توجه می‌کنم و اپیزود ششم رو هم در اسرع وقت اصلاح می‌زنم. تشکر از شما.🌹
  12. پناه.

    نقد کاربر نقد دلنوشته 33 رنگ از تو | اثر ژینا

    وقت بخیر عزیزم. استفاده از استعاره‌هایی مثل «کهرباییِ محو» یا «رنگی شبیه طوسی مه‌آلود سپیده‌دم» بسیار تصویری و درخشان هستن. با ضرب‌آهنگ‌هایی که نزدیک به نثر ادبی مدرنه. مثل: «بوی تو، ترکیبی از تمامِ ناتمام‌ها بود؛ چیزی که انگار از خواب بیدارم نکرد اما نگذاشت خوابم ببرد.» تقسیم بندی هوشمندانه...
  13. پناه.

    نقد کاربر نقد اپیزود روح زیبا | مینا مرادی

    به نام خدا عنوان: روح زیبا ژانر: عاشقانه، تراژدی نوع اثر: اپیزود نویسنده: @پناه. خلاصه: مینای عزیزم! امیدوارم این نوشته برات حس خوبی ایجاد کنه. این یادآوری به خودم و به تو بود که زیبایی واقعی از درون میاد و هیچ چیزی نمی‌تونه اون رو از بین ببره. https://forum.cafewriters.xyz/threads/39933/
  14. پناه.

    دفترچه خاطرات [ دفترچه خاطرات پناه ]

    بیا پیر شدنی با شکوه داشته باشیم بگذار که دنیا شاهد پیر شدنمان باشد چه باک از این تماشاچی همیشه حاضر بگذار که دنیا آرام آرام سال ها را به ما بدهد و روزی ناگهان آن ها را پس بگیرد بگذار پیر شدنمان را جشن بگیریم بگذار عشق شاهد بلوغمان باشد بگذار زمان شاهد بودنمان باشد بگذار خنده هایمان باشد و...
  15. پناه.

    محفل ادبی [ بهش بگو ... ]

    هیچ انتظاری از کسی ندارم! و این نشان دهنده ی قدرت من نیست ! مسئله، خستگی از اعتمادهای شکسته است
  16. پناه.

    در حال تایپ اپیزود روح زیبا | مینا مرادی

    اپیزود هشتم: هم‌رفیق. صدای پرنده‌ها زودتر از من بیدار شده بود! یه نسیم ملایم از لا‌به‌لای شاخه‌ها رد میشد، همون‌جوری که یه رفیق قدیمی یواشکی میاد و دستت رو می‌گیره تا از خواب بیدارت کنه؛ نمی‌ترسوندت، تکونت نمیده، فقط با نرمی میگه: - پاشو... وقتشه! جنگل غرق سکوتِ نیمه‌روشن بود. نه تاریکی کامل،...
عقب
بالا پایین