نتایح جستجو

  1. ا

    اتمام یافته رمان کوتاه من تنها تو را دارم | Negin کاربر انجمن کافه نویسندگان

    مات و مبهوت به چهره‌ی عصبیش نگاه کردم. -‌ این نقش بازی کردن‌هات چیزی رو عوض نمی‌کنه لاله، شنیدی که دکتر چی گفت؛ من و تو غیرممکنه بچه‌دار بشیم. -‌ آبتین... . -‌ لازم نبود برای خوشحال کردن من دروغ بگی! اشک دور چشم‌هام جمع شد. -‌ آبتین من دروغ نمیگم، تو من رو این‌جوری شناختی؟ -‌ هوف! می‌خوای چیزی...
  2. ا

    اتمام یافته رمان کوتاه من تنها تو را دارم | Negin کاربر انجمن کافه نویسندگان

    دستش رو جلوی دهنش گذاشت. -‌ ببخشید. روی چشم‌هاش و بو*سیدم و گفتم: ‌-‌ هرموقع دلت خواست می‌تونی مامان صدام کنی عزیزدلم. -‌ یعنی اشکالی نداره؟! -‌ نه قربونت برم؛ اتفاقا خیلی هم خوشحال میشم. لبخند پهنی زد و گفت: -‌ پس میشه مامان صداتون کنم؟ -‌ بله پسر قشنگم. با خوشحالی بغلم کرد و گفت: -خیلی دوستون...
  3. ا

    اتمام یافته مجموعه شعر هلال ماه| Negin کاربر انجمن کافه نویسندگان

    مجموعه اشعار: هلال ماه شاعر: نگین بای قالب: مثنوی، غزل سطح اثر: منتخب مقدمه: خوشا آن دل که دلدارش تو باشی خوشا جانی که همراهش تو باشی خداوندا مرا یاور تو باشی خوشا راهی که پایانش تو باشی در این دنیا فقط جویم تو را من خوشا آن دم که فردایش تو باشی تمامی اشعار دارای وزن است و توسط نویسنده سروده...
  4. ا

    اتمام یافته مجموعه شعر هلال ماه| Negin کاربر انجمن کافه نویسندگان

    سخن نویسنده: بسم رب عشق حال و هوای دیگریست، وقتی عاشق می‌شوی؛ وقتی عشق می‌ورزی. وقتی قلبت با حس و حال قشنگی می‌تپد و تو دلت می‌خواهد بال دربیاوری و در آسمان ها پرواز کنی؛ به آن سوی دنیا بروی و همه بفهمند تو حالت خوبست! آن لحظه قند در دلت آب می‌شود و همه چیز برایت زیبا می‌شود. خون در رگ هایت...
  5. ا

    اتمام یافته مجموعه شعر هلال ماه| Negin کاربر انجمن کافه نویسندگان

    چشم هایم بار دیگر بی‌تو گریان می‌شود جان من در آتشی از‌غصه بریان می‌شود ماه قلبم!در نبودت آسمانم تیره شد این جهانم درشبی تاریک پنهان می‌شود گر نباشی می‌شوم بیمار و جانم در زیان گر توباشی‌بی‌شک‌این بیماردرمان می‌شود ل*ب ز هرخندیدنی بستم تو آیی‌جان‌من گر تو آیی‌ل*ب ز شادی‌باز خندان می‌شود این...
  6. ا

    اتمام یافته مجموعه شعر هلال ماه| Negin کاربر انجمن کافه نویسندگان

    در این دنیا اگر غم هست اگر صد درد و ماتم هست اگر خندان نبودی تو اگر مهر و وفا کم هست وگر گریان شدی بازم بگو دنیا تو مشتم هست وگر نم زد به رویایت بگو بازم خدا هم هست
  7. ا

    اتمام یافته مجموعه شعر هلال ماه| Negin کاربر انجمن کافه نویسندگان

    ما را ز غم پرگشته این دل گویا شوم با غصه کامل هرجا ز من حرفی شد اول غم جای اسمم بوده فاعل دنیا غریبی کرده با من آتش شدش بر آب و این‌گِل می‌سوزم آخر ذره ذره دنیا به مرگم بوده عامل
  8. ا

    اتمام یافته مجموعه شعر هلال ماه| Negin کاربر انجمن کافه نویسندگان

    ای پرستوی مهاجر غم گرفته باطنم را روزگارم زده آتش با غرور لانه‌‌ام را گر به هرجای جهان هرجای عالم پر زنی چون نبینی غَمِ جان جز در دلم،پر پر زنی ای پرستوی مهاجر سر به قلبم زن تو بازم من غریبم تو بیا تا زندگی بر خود نبازم با تو هرجای جهان حالی دگر دارد نگینم خوش‌بحالم که جهان با بال پروازت ببینم
  9. ا

    اتمام یافته مجموعه شعر هلال ماه| Negin کاربر انجمن کافه نویسندگان

    نور چشمانم خدایا تیره گشت، نور چشمِ من کجاست؟ چشم‌‌من‌بر در به‌ ساعت‌خیره گشت، نور چشمِ من کجاست؟ خون و دل خوردم بیایی پیش‌من افسوس بستی چشم خود غصه با غم بر من اینجا چیره گشت، نور چشم‌ من کجاست؟ درد من درمان ندارد جان من طاقت ندارد بی‌تو باز درد و غم بر قلب و جانم پیله گشت، نور چشم من کجاست؟
  10. ا

    اتمام یافته مجموعه شعر هلال ماه| Negin کاربر انجمن کافه نویسندگان

    دلا درمانده و بی‌کس شدی آخِر تویی بر کوچه و هر راه غم عابر دلا هر خنده بر جانم حرام آمد جهان برمرگ من این‌بار شد حاضر
  11. ا

    اتمام یافته مجموعه شعر هلال ماه| Negin کاربر انجمن کافه نویسندگان

    لاله‌‌ام تا آمدی جان لاله‌زار شد ذکر این ل*ب با زبانم نامِ یار شد تا که رفتی جان‌من در لحظه خاک شد این دلم با رفتنت بد بی‌قرار شد خنده از ل*ب‌های این پرغصه دور گشت درد و غم‌هایم دراینجا بی‌شمار شد حرف رفتن می‌زنی جان در عذاب است تا بیایی کار من هم انتظار شد خیره می‌مانم به در با چشمِ تر بازم...
  12. ا

    اتمام یافته مجموعه شعر هلال ماه| Negin کاربر انجمن کافه نویسندگان

    می‌خندم اما غصه‌ها در دل نشسته افسوس!در بر روی هر یک غم نبسته غم خانه شد این‌دل شکست از درد دوری چشمان بی‌جانش نمی‌بیند که نوری دل را پریشان کرده می‌میرد ز ماتم گوید ندارم حیف! آهی در بساطم هجران معشوقش شکست‌آن دست و پایش از درد دوری بی‌امان گم کرده راهش لبخند زیبایت وجودش را دوا کرد این...
  13. ا

    اطلاعیه [ تاپیک جامع درخواست جلد ]

    سلام و درود درخواست جلد https://forum.cafewriters.xyz/threads/21514/
  14. ا

    اتمام یافته مجموعه شعر هلال ماه| Negin کاربر انجمن کافه نویسندگان

    چشم‌هایم می‌نشینند کنج این قلبم ببینند درد هایم را بچینند باز هم غم را بگیرند غصه می‌بارد ز جانم رنج دارد این جهانم چشم‌هایم می‌نشینند اشک‌هایم را ببینند خنده‌هایم هم کبودند غصه‌ها جان می‌ربودند مرگ بر ل*ب‌های خشکم ‌می‌نشست آن‌لحظه کم کم حرف‌ها می‌زد برایم نرم نرمک زد صدایم اشک‌هایم...
  15. ا

    اتمام یافته مجموعه شعر هلال ماه| Negin کاربر انجمن کافه نویسندگان

    ای فلک آخر چه کردی با دلم جان من در درد و غم‌ها سوخته ای فلک حرفی بزن دل خوش کنم دل که چشمش بر زبانت دوخته
  16. ا

    اتمام یافته مجموعه شعر هلال ماه| Negin کاربر انجمن کافه نویسندگان

    با رفتنت این زندگی بر من حرام شد غم با وجودش بر من آخر احترام شد بازم بیا پیشم که این صبرم تمام شد هر لحظه فکرت در سرم باز التیام شد
  17. ا

    اتمام یافته مجموعه شعر هلال ماه| Negin کاربر انجمن کافه نویسندگان

    یارم بیا روحم ز تن آخر جدا شد یارم بیا جانم برایت هم فدا شد در انتظارت می‌نشینم تا بیایی یارم بیا که بودنت بر جان روا شد
  18. ا

    اتمام یافته مجموعه شعر هلال ماه| Negin کاربر انجمن کافه نویسندگان

    ای دلا من گشته‌ام از غصه‌هایت خون جگر ای دلا من انتظارت می‌کشم با چشمِ تر زخم جان سهل‌است و بازم زخم روحی خورده‌ای ای دلا از هر دلی بازم تویی بیچاره‌تر
  19. ا

    اتمام یافته مجموعه شعر هلال ماه| Negin کاربر انجمن کافه نویسندگان

    ای تویی که از رگ گردن به من نزدیک‌تر با تو من دورم ز هر درد و بلا ای تاج سر تا تو هستی غم ندارم بی تو تنها می‌شوم ای خدایم بی تو من در این جهان جان می‌دهم
  20. ا

    اتمام یافته مجموعه شعر هلال ماه| Negin کاربر انجمن کافه نویسندگان

    باران زند بر بام من گریان شود چشمان من نم می‌زند باز این دلم غم می‌شود مهمان من از پا درآورد آن مرا از جا کَنَد دندان من دردش بسوزاند سرم آهش بزد دامان من می‌سوزم آخر در تبی مرگم شود درمان من افسوس او هرگز نماند بر عهد و بر پیمان من
عقب
بالا پایین