انجمن رمان نویسی | کافه نویسندگان
وقتی تلفنِ منزلِ وارنها به صدا در میآید و کشیشی با صدای نگران از آن طرف میخواهد با اِد وارن صحبت کند، به احتمال قریب به یقین یک اتفاق جدی افتاده است
انجمن رمان نویسی | کافه نویسندگان
اون در ابتدا سعی کرد لـو رو خفه کنه. وقتی این کار شکست خورد، اون رو با چنگالهای سمبلیکش بُرید. ما این جای چنگالها رو تو پروندههای دیگه هم دیدیم: این یکی از اون نشونههاست که حضورِ یه موجود غیرانسانی رو تضمین میکنه. تو ایندفعه رو راحت قسر در رفتی. اگر این...
انجمن رمان نویسی | کافه نویسندگان
درحالیکه وارنها مشغولِ جمعآوری وسائلشان بودند، پدر اِورت (که نه اِد و نه لورین تاکنون او را از نزدیک ندیده بودند) واردِ آشپزخانه شد. یک مردِ میانسالِ قدبلند که بهطرز واضحی در نقشش بهعنوانِ جنگیر احساسِ راحتی نمیکرد. بعد از احوالپرسیهای ابتدایی، اِد به...
انجمن رمان نویسی | کافه نویسندگان
به محض اینکه کنجکاوی دختران رو برمیانگیزه، اونا مرتکبِ اشتباهِ آوردن یه میانجی به داخل خونه میشن. میانجی در حالتِ خلسه بهشون گفته که کسی که عروسک رو حرکت میده، دختربچهای به اسمِ آنابله. این موجود که به وسیلهی میانجی ارتباط برقرار میکرد، از نقاطِ ضعفِ...
انجمن رمان نویسی | کافه نویسندگان
لـو با قاطعیت گفت: «نه، اون اتفاق وقتی که من و اَنجی با هم تنها بودیم، تو همین آپارتمان افتاد. حدود ۱۰ یا یازده شب بود...»
انجمن رمان نویسی | کافه نویسندگان
اِد بعد از اینکه آنابل را در صندلی عقبِ ماشین گذاشتند، تصمیم گرفت که بهتر و امنتر است که از بزرگراه استفاده نکنند؛ چرا که او نگران بود که نکند روحِ خبیث از عروسکِ پارچهای جدا نشده باشد. حدسِ او درست از آب درآمد. خیلی زود، اِد و لورین وارن احساس کردند که به...
انجمن رمان نویسی | کافه نویسندگان
لورین یک روز عصر تنها به خانه بازمیگردد و از شنیدنِ صدای خرخر کردن و غُریدنهای بلندی که در سراسرِ خانه میپیچیدند وحشتزده میشود. مدتی بعد، لورین در حال گوش دادن به پیغامهای صوتیِ تلفنشان، با دو پیغامِ متوالی از پدر کوینز مواجه میشود. بینِ دو تماسِ...
انجمن رمان نویسی | کافه نویسندگان
چند وقت بعد در همان سال، لورین و پدر دنیل در جریان یک گردهمایی بزرگ در منزلِ وارنها، به اتاقِ اد میروند تا چند لحظهای با هم گپ بزنند. از قضا، آنابل روز قبل به این اتاق تغییرمکان داده بود. درحالیکه کشیش مشغولِ صحبت با لورین بود، متوجه میشود که تکان خوردنِ...
انجمن رمان نویسی | کافه نویسندگان
لورین اضافه میکند: «همین هفتهی گذشته، اتفاقِ مشابهای همینجا افتاد. درحالیکه اِد به اسکاتلند رفته بود، یه نجار اومده بود تا برای کتابخونهی دفترش، قفسههای اضافه بسازه. وقتی نجار اومد بالا، ازم خواست که اگه میشه عروسکِ پارچهای رو به یه جای دیگه منتقل کنم...
انجمن رمان نویسی | کافه نویسندگان
وقتی از نجار پرسیدم که آیا اون هم میخواد که خودش رو متبرک کنه، اون با لبخندی مهربانانه گفت که به ارواح یا دین اعتقاد نداره و بهم گفت که از متبرکسازی صرفنظر میکنه. در همین حین، مارسی، گربهمون مثل همیشه تو دفترِ اِد دراز کشیده بود. به محض اینکه آنابل رو...
انجمن رمان نویسی | کافه نویسندگان
یک بار مردِ جوانی همراهبا نامزدش که از موزهی وارنها دیدن میکردند، با دست به جعبهی شیشهای آنابل میکوبد و آن را دست میاندازد و به عروسک متلک میگوید و از عروسک میخواهد تا با خراشاندنِ او ثابت که واقعا تسخیر شده است. بعد از اینکه اِد وارن از مرد میخواهد...
انجمن رمان نویسی | کافه نویسندگان
فیلمهای آنابل چقدر شبیه به واقعیت هستند؟
اما چقدر از اتفاقاتِ حول و حوشِ عروسک آنابل که گفته میشود واقعی هستند، به سه فیلم «آنابل» (Annabelle)، «آنابل: خلقت» (Annabelle: Creation) و «آنابل به خانه برمیگردد» (Annabelle Comes Home) راه پیدا کردهاند؟ اگر...
انجمن رمان نویسی | کافه نویسندگان
مدارکِ واقعی برای اثباتِ اینکه عروسک آنابل توسطِ یک روحِ شیطانی و غیرانسانی تسخیر شده است، خیلی اندک هستند و تازه همان مدارکِ اندک هم مدارکِ متزلزلی هستند که خیلی قابلاعتماد نیستند
انجمن رمان نویسی | کافه نویسندگان
در دنیای واقعی اما دانا و اَنجی، صاحبانِ آنابل مورد حملهی اعضای یک فرقهی شیطانی قرار نمیگیرند. این بخش از داستان از خیالپردازی نویسندگان برای توضیح دادنِ چگونگی تسخیر شدنِ عروسک سرچشمه میگیرد. در پایان فیلم، جان و میا عروسک را بیرون میاندازند. ۶ ماه بعد،...
انجمن رمان نویسی | کافه نویسندگان
یکی از دخترانِ یتیم به اسم جنیس، درِ کمدِ آنابل را باز میکند و با عروسکِ سرامیکی آنابل مواجه میشود. جنیس توسط شیطانی که خودش را به شکلِ آنابل درآورده است تسخیر میشود و سعی میکند اطرافیانش را به قتل برساند. در پایانِ فیلم، جنیس درحالیکه هنوز جنزده است، به...
انجمن رمان نویسی | کافه نویسندگان
بااینحال، مدارکِ واقعی برای اثباتِ اینکه عروسک آنابل توسطِ یک روحِ شیطانی و غیرانسانی تسخیر شده است، خیلی اندک هستند و تازه همان مدارکِ اندک هم مدارکِ متزلزلی هستند که خیلی قابلاعتماد نیستند. مسئله این است که به جز شهادتهای زوجِ وارن و عروسکِ پارچهای...
انجمن رمان نویسی | کافه نویسندگان
حالا که وارنها این داستان را تعریف کردهاند به این معنی نیست که ما نیز حتما وظیفه داریم که بهطور اتوماتیک حرفهایشان را بپذیریم. اِد و لورین وارن همواره بهعنوانِ افرادی صادق و مهربان شناخته میشدند. اما فعالیتِ آنها از زمانِ افتتاحِ «انجمنِ تحقیقاتِ...
انجمن رمان نویسی | کافه نویسندگان
درواقع لورین تا سنِ ۹۰ سالگی، کماکان فعال بود و هر از گاهی سخنرانیها و گردهماییهای مختلفی را میزبانی میکرد. اگر تصور کنیم که وارنها در انجام تحقیقتشان و تعیین هزینهی کارهایشان صادق، حرفهای و منصف بودهاند، انتقاد کردن به آنها به خاطر درآوردنِ خرج و...
انجمن رمان نویسی | کافه نویسندگان
اگرچه اِد تاکید میکند که کتابِ به نمایش درآمده، شاملِ ترجمهی انگلیسی سحر و جادوها و طلسمهای قدیمی و خطرناکی که نباید خوانده شوند است، اما آن درواقع نسخهی قُلابی و خیالی کتابِ سایهها است که توسط مولفِ ناشناسی در سال ۱۹۷۷ منتشر شده است و همین الان ازطریقِ...
انجمن رمان نویسی | کافه نویسندگان
در نتیجه، عروسک آنابل هم میتواند بهعنوانِ یکی از آیتمهای موزه، نقشِ مشابهای ایفا کند. بااینحال، لازم به ذکر است که گرچه این حقیقت که دو متخصصِ ماوراطبیعهی کارکشته، مرتکب اشتباهِ ارائه کردنِ چیزی جعلی بهعنوانِ واقعی شدهاند، اشتباهِ مُهلکی است، اما بیایید...