اخم کرد، تیز به طرفش چرخید.
- پس پلیس این وسط چیکاره بود؟
پوزخند زد.
- دیگه باید فهمیده باشی که قدرت این آدمها چقدر زیاده. توی این سالها با فردی به نام مختار خاکباز کار میکرده، قاچاق سوخت و مواد و اسلحه.
بعد نگاهی به دور و برش انداخت و محتاطانه عکس سه در چهاری از جیب سوئیشرتش خارج کرد. مردی...