نتایح جستجو

اگر عشق اخرین عبادت ما نیست پس امده ایم اینجا برای کدام درد بی شفا شعر بخوانیم و باز به خانه برگردیم ؟

یشمی مایل به بنفش

مائیم که از باده بی جام خوشیم هر صبح منوریم و هر شام خوشیم گویند سر انجام ندارید شما مائیم که بی هیچ سر انجام خوشیم

پائیز دعوت نامه عشق است پیوند دلهای بهم نزدیک

برای همه امیدواران ناحوشی ها از دل ل*ب بی ذوق ماست ذوق اگر باشد همه دنیا خوش است

ل*ب به بیتی زدم و مس*ت شدم فهمیدم مستی شعر چنان کهنه شرابی گیراست

این روزهاکه آینه هم فکر ظاهر است هرکس که گفته است خدا نیست کافراست با دیدن قیافه این مردمان خوب باید قبول کرد که گندم مقصر است آن سایه ای که پشت سرت راه می رود گرگی مخوف در کت و شلوار عابر است کمتر در این زمانه بـه دل اعتمادکن وقتی گرسنه مانده به هر کار حاضر است شاعر فقط برای خودش حرف می...

سزد گر ترا نوبت آید بسر چنین است و رازش نیامد پدید نیابی به خیره چه جویی کلید در بسته را کس نداند گشاد

سلامت تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد وجود نازکت آزرده گزند مباد سلامت همه آفاق در سلامت توست به هیچ عارضه شخص تو دردمند مباد

سنبل

الگانس

نیلوفر

نارگیل

هر کجا که باشی غیر از خودت کسی همراه نیست

ور میشل مرغ

ای صبا نکهتی از خاک ره یار بیار ببر اندوه دل و مژدهٔ دلدار بیار نکته‌ای روح فزا از دهن دوست بگو نامه‌ای خوش خبر از عالم اسرار بیار

در هر فلکی مردمکی می‌بینم هر مردمکش را فلکی می‌بینم ای احول اگر یکی دو می‌بینی تو بر عکس تو من دو را یکی می‌بینم

تا کی حرکات کودکانه در باغ و چمن چمیدن آموز رام تو نمی‌شود زمانه رام از چه شدی، رمیدن آموز

مگر ره گم کند کو را گذار افتد به ما یارب فراوان کن گذار آن مه گم کرده راه اینجا کله جا ماندش این جا و نیامد دیگرش از پی نیاید فی المثل آری گرش افتد کلاه اینجا

یونان