نتایح جستجو

  1. ز

    دوبیتی

    گلی بودی در آن گلدان خالی نوازش کردمت، گفتم چه حالی؟! همی قلبم پر از غم بود آن شب خیالت مانده بود در آن حوالی
  2. ز

    | مجموعه سکوت‌هایم |

    دلم می‌خواست حرف بزنم آنقدر حرف بزنم تا خالی بشوم اما به خودم که آمدم دیدم همه‌ی گوش‌ها برای من نمی‌شنوند. بیخیال شدم و با آسمان سخن گفتم‌.
عقب
بالا پایین