نتایح جستجو

  1. (SINA)

    آموزش آموزش جادوی شعر؛ زیبایی بیان | • اختصاصی کافه نویسندگان •

    •○°●‌| به نام خالق واژگان ‌|●°○•° مدتیه خیلی‌هامون می‌خوایم شعر بگیم، ولی یا نمی‌دونیم از کجا شروع کنیم، یا فکر می‌کنیم شعر گفتن فقط با الهام شروع میشه. من توی این مجموعه پست‌ها می‌خوام قدم‌به‌قدم چیزهایی رو که خودم یاد گرفتم، با زبون ساده جمع‌وجور توضیح بدم؛ هم چیزهایی که به زیبایی‌شناسی شعر...
  2. (SINA)

    نقد و بررسی نقد و بررسی مجموعه اشعار مرگ ماه شروع دختری بی‌گناه | منتقد: سینا صیقلی

    « به نامِ خالقِ زبانی که انتقاد می‌کند » ● مجموعه اشعار: https://forum.cafewriters.xyz/threads/42246/ ●شاعر: @ماهک (ماهی ) ●منتقد: @(SINA) نقد به هرجهت باید بر این پایه باشد که صادقانه تمامی کاستی‌های اثر را بازگو کند و درجهت پیشرفت آن، قلمِ نقاد خود را حرکت دهد. به یاد داشته...
  3. (SINA)

    نقد کاربر رمان کوتاه کوه بی‌فروغ | سینا صیقلی

    نام رمان: کوه بی‌فروغ نویسنده: @(SINA) سینا صیقلی ژانر: تراژدی، تاریخی ناظر: @Azaliya خلاصه: در واپسین روزهای شکوه ساسانیان، آن‌گاه که تیغ‌ها فرسوده و قلب‌ها خسته‌اند؛ صدای سمِ اسبان عرب طنین سقوط یک امپراطوری را با خود می‌آورد. او همیشه به آتش ایمان داشت؛ به روشنایی، به فروغ، به ایران، اما...
  4. (SINA)

    شعر اشعار کارلوس دروموند د آندراده | شاعر برزیلی

    برایت، عطر باغ وُ میوه‌های جنگلی را، عشق‌بازیِ آستانه‌ی در، شنبه‌های لبریز از عشق یکشنبه‌های آفتابی دوشنبه‌های خوش‌خُلق را آرزو میکنم. برایت، یک فیلم با خاطرات مشترک نوشیدن ** با دوستانت و یک نفر که تو را بسیار دوست دارد آرزو می‌کنم. شنیدن واژه‌های مهربان دیدن زندگیِ درحال عبور رویت شبی با...
  5. (SINA)

    شعر اشعار شارل وان لربرگ | شاعر بلژیکی

    در لابلای شب می‌لرزد، دریای ژرف، گنگ و قیرگون که نا گاه ماه در میانه‌اش می‌درخشد. ماه از ژرفای دریا گل‌های رنگ پریده، بلند و شکننده را که روی آب می‌آیند، می‌شکفند و نقش خود را درروشنایی نا بسودنی‌اش به تماشا می‌نشینند بسوی خود می‌کشد. با شکوفایی اسرار آمیز مانند یک حس فناپذیر سپید...
  6. (SINA)

    شعر اشعار کوچوک اسکندر | شاعر ترکیه‌ای

    پاییز را در گوشم زمزمه کن جز تو معصومیتی ندارم کودکی‌ام به انزوا گذشت خسته‌ام از شمارش معکوس به تعداد معشوقه‌هایم خودک*شی کرده‌ام طبیعتم،به سوی تو پر کشیدن است این معما سیم لختی‌ست که در دستانم گرفته ام
  7. (SINA)

    شعر اشعار اوزدمیر آصف | شاعر ترکیه‌ای

    برای من باز بگذار، درهای شهری را که در آن زندگی می‌کنی چیزهایی که برای تو خواهم گفت، تنها با سخن گفتن از آنها به اتمام نمی‌رسد سال‌هاست از زندگی من، لحظه‌هایی را دزدیده‌ای که تمام‌شان با نام تو یکی شده بودند برای من باز بگذار درهای شهری را که در آن زندگی می‌کنی تا آن‌جا دلتنگ شهرهای دیگری باشم...
  8. (SINA)

    شعر اشعار اورهان ولی | شاعر ترکیه‌ای

    اگر گریه کنم آیا شما می‌توانید صدای مرا از میانِ مصراع‌های من بشنوید؟ اشکِ چشم‌های مرا آیا با دست‌های‌تان می‌توانید لم*س کنید؟ پیش از آن‌که به این درد مبتلا شوم نمی‌دانستم که ترانه‌های تو این‌همه زیبا ولی کلمه‌ها این‌همه بی‌کفایت‌اند جایی هست – می‌شناسم – که امکانِ گفتنِ هر چیزی وجود دارد به...
  9. (SINA)

    نقد کاربر نقد رمان داج | سینا صیقلی

    نام اثر: داج نویسنده: سینا صیقلی ژانر: جنایی، تراژدی خلاصه: قتل کابوس همیشگی انسان‌هاست؛ اما اگر این کابوس ناخواسته و از روی یک لحظه بی‌احتیاطی اتفاق بی‌افتد چه؟! جنایتی آغاز می‌شود که نمی‌توان آن را اصلاح کرد. یک زندگی نابود می‌شود و در عوض روحی اسیر می‌گردد. دست‌هایش به خون آلوده می‌شود، اما...
  10. (SINA)

    شعر اشعار احمد ارهان | شاعر ترکیه‌ای

    این درخت پیر برای شعر شدن سال ها منتظر ماند هیچ کس او را نفهمید حتی وقتی رهگذری را می دید با تکانی ملایم خود را خسته نکرد ای درختِ بی برگِ غبارگرفته ایستاده بر کرانه ی جاده حالا دیگر یک شعری تنها یک درخت نیستی!
  11. (SINA)

    شعر اشعار آفاناسی فیت | شاعر روس

    تاجِ گُلِ باشکوهت عطرافشان و خُرم است از گُل‌های تاجت رایحه‌ جاری‌ست و جعد گیسوانت از غرور عاری‌ست تاجِ گُلِ باشکوهت عطرافشان و خُرم است. تاجِ گُلِ باشکوهت عطرافشان و خُرم است. و چشمانِ رعدت نیروی کُشنده‌ای نهُ باورم نیست که عاشق نبوده‌ای تاجِ گُلِ باشکوهت عطرافشان و خُرم است. تاجِ گُلِ...
  12. (SINA)

    شعر اشعار توماس ترانسترومر | شاعر سوئدی

    چراغ را خاموش می کنند و حباب سپیدش لحظه ای سوسو می‌زند پیش ازآنکه چون قرصی در لیوان ِ تاریکی حل شود بعد پرواز می‌کنند دیوارهای هتل به تاریکی ِآسمان پرتاب می‌شوند . جزرو مد عشق فرونشسته و می‌خوابند اما پنهان‌ترین فکرهایشان همدیگر را می‌یابند مثل دو رنگ که روی برگی خیس درنقاشی کودک دبستانی به هم...
  13. (SINA)

    شعر اشعار سهام الشعشاع | شاعر عرب

    دراین شب سیاه کسی مرا درآغوش نمی‌گیرد همه به من پشت کرده‌اند صندلی های اتاق تابلوهای روی دیوار حتی چشم‌های تو هم درون این قاب همه به من پشت کرده‌اند و خودشان را پنهان می‌کنند کنار تو ماندن ماندن در تاریکی ست وقتی چشمانم هیچ نمی‌بیند اینجا هستی نیست همه اش نابودی ست
  14. (SINA)

    شعر اشعار مرام المصری | شاعر عرب

    چشم‌هایی هستند که نور را نمی‌بینند خاطراتی، که به یاد نمی‌آیند لبخندهایی که لذتی نمی‌بخشند اشک‌هایی که دردی را نمی‌شویند! کلماتی، چون سیلی و احساساتی، که هستند… روحی هست که هیچ چیز تسلایش نمی‌بخشد.
  15. (SINA)

    شعر اشعار لویی آراگون | شاعر فرانسوی

    در کنار هم خواهیم آرمید خواه یک‌شنبه باشد، یا دوشنبه شب باشد یا بام‌داد، نیمه‌شب یا نیم‌روز دل‌داده‌گی، مثل همه‌ی دل‌داده‌گی‌هاست این را به تو گفته بودم در کنار هم خواهیم آرمید دیروز چونین بود فردا نیز چونان خواهد بود تنها چشم در راه تو هستم قلب‌ام را به دستان‌ات سپردم که با قلب‌ات، هماهنگ...
  16. (SINA)

    شعر اشعار اندره آدی | شاعر مجارستانی

    نور بر چهره‌ام می‌تابد، و در حیرانی من سکوت چرخ می‌زند و بالا می‌گیرد. بیدار ساخته ام پاریس را به ضربه‌ای، و بر سرم پرتو می‌افشاند صبحدم. فاتحی هوشیارم من چشم‌براه‌ خورشید تا بشکوفد طلایی‌رنگ. و در شکوه سپیده‌دم ایستاده‌ام تنها در هاله‌ای غرورآگین. پای‌کار خورشیدم من آنکه بیدارباش و...
  17. (SINA)

    شعر اشعار اکتاویو پاز | شاعر مکزیکی

    بیدی از بلور، سپیداری از آب، فواره‌ای بلند که باد کمانی‌اش می‌کند، درختی رقصان اما ریشه در اعماق، بستر رودی که می‌پیچد، پیش می‌رود، روی خویش خم می‌شود، دور می‌زند و همیشه در راه است: کوره‌راه خاموش ستارگان یا بهارانی که بی‌شتاب گذشتند، آبی در پشتِ جفتی پلکِ بسته که تمام شب رسالت را می‌جوشد،...
  18. (SINA)

    شعر اشعار سوفیا اندرسون | شاعر پرتغالی

    باغ هایی هستند در تصرف نور ماه که چون چنگ و عود در سکوت می لرزند عشقت را میان انگشتانت محافظت کن در باغچه ی آوریل جایی که تو نفس می‌کشی زندگی نمی آید دست‌های تو موفق نمی‌شود عطوفت دیگران را چون گلی بچیند چون گل‌هایی لرزان در باد آه اگر تن تو از جنس ماه بود اگر تو این باغچه‌ی پر از گرد و غبار...
  19. (SINA)

    شعر اشعار میروسلاو هولوب | شاعر اهل جمهوری چک

    این، یه پسره این، یه دختره پسره یه سگ داره دختره یه گربه سگه چه رنگیه؟ گربه هه چی؟ پسره و دختره توپ‌بازی می کنند توپ‌به کجا داره قِل می خوره؟ پسره کجا دفن شده دختره کجا دفن شده؟ بخوان و ترجمه کن به هر سکوتی و هر زبانی تو، خود، کجا دفن شده ای؟
  20. (SINA)

    شعر اشعار کنستانتین کاوافی | شاعر یونانی

    روشن و تابناک در برابرت ایستاده اند روزهایی که پیش ِرو داری روشن و تابناک چون ردیفی از شمع های زریّن ِسوزان و روزهایی که پساپشت نهاده ای شمع های تاریکی هستند، تا به آخر سوخته از آنها که نزدیکترند هنوز دود برمی خیزد شمع های سرد، ذوب شده، خمیده
عقب
بالا پایین