نتایح جستجو

  1. حدیثه🫧

    صندلی داغ سری ۱۳۹|zhina

    سلام اگه سمت نویسندگی ‌و کافه نویسندگان نمی‌اومدی الان کجا و چیکاره بودی؟
  2. حدیثه🫧

    همگانی ~آخرین کتابی که خواندی چی بود؟~

    چگونه زمان را متوقف کنیم رو شروع کردم، امیدوارم مثل که کتابخانه نیمه شب قشنگ باشه 😔
  3. حدیثه🫧

    ترسناک نظر شما درمُورد فیلم‌های ترسناکی که دیدید🌚

    فیلم ترسناک ایرانی فیلم شب چهاردهم ترسناک بود ماجرای فیلم هم قشنگ بود، خوابگاه دختران هم خوب بود ولی تهش یجوری تموم شد:/
  4. حدیثه🫧

    اطلاعیه تاپیک جامع اعلام پایان داستان کوتاه

    سلام اعلام پایان https://forum.cafewriters.xyz/threads/39818/
  5. حدیثه🫧

    همگانی ~•کـافـه نــادری☕•~

    اینجا به ما قهوه نمیدنc54c27_25ndke-hanghead
  6. حدیثه🫧

    اطلاعیه درخواست تگ برای دلنوشته | تالار ادبیات

    درخواست تگ https://forum.cafewriters.xyz/threads/41070/
  7. حدیثه🫧

    در حال تایپ دلنوشته معشوق خاکی | حدیثه ادهم

    خدای مهربانم! من هر کاری که کرده‌ام. چه درست و چه غلط، چه خوب و چه بد، ته دلم باتوست. من دنبال رضایت تو هستم. زندگی‌مان را زیبا کن. پایان.
  8. حدیثه🫧

    در حال تایپ دلنوشته معشوق خاکی | حدیثه ادهم

    نزدیک من شدی و من را به خدا نزدیک کردی. به خدا نزدیک شدم و تو را بیشتر از قبل دوست دارم. این زیباترین چرخه در زندگی من است که تو زیبایش کردی.
  9. حدیثه🫧

    در حال تایپ دلنوشته معشوق خاکی | حدیثه ادهم

    فرشته نجات زندگی من! آمدی و با آمدنت نشاط به به روح و روانم بخشیدی. آمدی و با آمدنت رنگ لبخند را به دیوارهای چرک مرده قلبم پاشاندی. تا ابد دوستت دارم.
  10. حدیثه🫧

    در حال تایپ دلنوشته معشوق خاکی | حدیثه ادهم

    دیگر از دوریت گله‌مند نیستم. بودنت را شکر می‌کنم. بودنی که بوی عشق می‌دهد. عشقی که از خاک شروع شد و به خاک تمام می‌شود.
  11. حدیثه🫧

    در حال تایپ دلنوشته معشوق خاکی | حدیثه ادهم

    دیگر تلخی دوری هم برایم شیرین شده است. مثل نسکافه‌ای که هرچقدر بیشتر درون لیوان می‌ریزی از تلخی‌اش کاسته می‌شود؛ هرچه این دوری بیشتر می‌شود برایم شیرین‌تر است.
  12. حدیثه🫧

    اطلاعیه [ تاپیک جامع درخواست جلد ] ۱۴۰۴

    درخواست جلد https://forum.cafewriters.xyz/threads/41070/
  13. حدیثه🫧

    نقد و بررسی نقد کاربر ترجمه آپارتمان کناری به ترجمه دیوا لیان

    سلام و درود و خداقوت به مترجم عزیز راستش من اون اوایل که کتاب‌خون شده بودم، ترجمه های آقای فرزاد می‌خوندم و می‌گفتم به‌به چه داستانی چه روون بعد یه مدت که ترجمه جلال آل احمد رو خوندم. دیدم انقدر کلمات قلمبه سلمبه داره با خودم گفتم جلال که کار اشتباه نمی‌کنه ترجمه باید این شکلی باشه و اون ارادت...
  14. حدیثه🫧

    فراخوان | فراخوان جذب طراح ۱۴۰۴✓|

    اعلام امادگی
  15. حدیثه🫧

    آموزش 📚 کارگاه آموزش شعرنویسی مدرس (SINA)

    من هم هستم فقط ساعتش با بقیه کارگاه ها یکی نباشه
  16. حدیثه🫧

    در حال تایپ دلنوشته معشوق خاکی | حدیثه ادهم

    روزها و شب‌ها پشت سر هم می‌گذرد و دوری من از تو بیشتر می‌شود. انگار نافمان را با دوری از هم بریده‌اند.
  17. حدیثه🫧

    در حال تایپ دلنوشته معشوق خاکی | حدیثه ادهم

    حرف‌هایم را در قالب شعر می‌گویم: سوختم از حرف‌های بی‌مهابا سوختم از نگاه‌های گاه‌گاه سوختم از تهدید‌های بی‌اساس سوختم از گناه، و شرمسار
عقب
بالا پایین