سایه عشق
روزهای سخت
کاترین دختری فقیر بود که با مادر مریضش در یک خانه کوچک زندگی میکرد. پول کافی برای درمان مادرش نداشت، بنابراین هر روز به دنبال کار میگشت تا بتواند داروهای مادرش را بخرد.
یک روز در یکی از شرکتهای بزرگ به نام شرکت جانسون استخدام شد. رئیس شرکت مردی به نام جان بود مردی...