نتایح جستجو

عالی بود واقعا زحمت کشیدید امیدوارم موفق باشید با قدرت برید جلو???

عقاب?

پایانی که مخصوص اون رمان باشه و همه رو متعجب کنه البته نه اینکه اونقدر مسخره تموم شه.

دوست دارم مامانم بخونه وقتی تموم شد ولی بابام نه چون فکر میکنم براش مناسب نباشه??

دلیار در رمان عمارت عشق و ساتیا در همکارم میشی.

هردوش قشنگه و عرضش خواسته خودش رو داره ولی من خودم سبک رمانام محاوره ایه.

ارشام تو قصه دلدادگی

قلم نویسنده و اینکه دوست دارم جو ی رمانش قشنگ باشه که حتی مکقع خوابم بهش فکر کنم و چیزهایی رو ازش یاد بگیرم که تو واقعیت شاید نتونم به اون خوبی درک کنم و یاد بگیرم.

هیپوتالاموس

هیپوفیز

۲۱خرداد

غم دروغ حرف مردم ادمای ظالم خیانتکارا

10 سریر شیشه ای

صفر

:eusa_liar::eusa_liar::dancer2::dancer2:

غیر ممکن نیست

یکی از فانتزیام اینه که با سفینه با دوستام بریم روی کره ی زمین بعد در سفینه رو باز کنیم از همون بالا خودمون رو پرت کنیم تا یه گوشه زمین سقوط کنیم البته زنده و سالم باشیما جیبمونم پر از پول و اینجوری خلاصه دور دنیا رو بگردیم یعنی هی بریم سوار سفینه بشیم بعد از مقطا مختلف زمین خودمون رو پرت کنیم...

اول کارگردانش رو به غلط کردن میندازم که فیلم رو درست کرده بعد شاید دیدم

خواب دیدم دبیر ریاضیم گفته یه فیلم ترسناک باید بسازید که نمره مستمرتون رو کامل بدم بعد به هر گروه یه عکس داد و گفت فیلم درست کنیم بعد سر گروه ها هم کارگردان منم کارگردان بودم بعد برای من عکس یه چاه بود که انگار جنه باید از اون میوندبیرون و خونه یه پیرمرد و پیرزن بود اون چاهه و من رفتم با دوستام...

اول فکر میکنم ببینم امتحان دارم یا نه بعد صبحونه و ...