اعتراف میکنم اونی که اب ریخت رو خانم برزگر (معاون مدرسه) من بودم?
اعتراف میکنم تمام تغلبات سه ردیف اخر کلاس زیر سر من بود من کتاب باز میکرد م به بچه ها میرسوندم?
اعتراف میکنم تمام دست به یکی هایی که با بچه هاکلاس میکردیم که به خانم بگیم امتحان نگیره ونگیرفت چون میگفتیم یه درس دیگه امتحان...
تو ی این دنیا خیلی چیزا درد
تنهایی درد
این که کسی حرفتونمی فهمه درد
اجبار درد حالا هر اجباری
این که ببینی هم نوعت داره درد میکشه نتونی کاری انجام بدی درد
مرد ها بیشتر از خانم ها حق گریه دارن و دلشون می خواد گریه کنن اما از بچگی یا گرفتن مرد نباید گریه کن
مرد ها میترسن با گریه کردن مرد بودنشون زیر سوال بره که به نظر من این یه چیزه مسخرس مردها هم میتونن گریه کنن
اما من به شخصه نمی تونم گریه یه مردوببینم
اول:توی جنگل یه کلبه داشته باشم ویه هفته تنها بدون هیچ فکر وخیالی برم توش فقط بخوابم?ارزومه
دوم:قبل از عزیزهام بمیرم
سوم: قبل از مرگم شجاعت داشته باشم به اونایی که دوسشون دارم بگم که دوست شون دارم اون ادم بی احساسی که فکر می کنن نیستم
شبی غمگین وبارانی وسرد..
مرا در غربت فردا رها کرد...
دل در حسرت دیدار اوماند....
مراچشم انتضار خود رها کرد...
تمام هستی ام بود ندانست ....
که در قلبم چه اشوبی به پا کرد...
واو هرگز سکوتم را نفهمید ...
اگر چه تا ته دنیا صدا کرد...