نه میخواستم سیاه باشم نه سفید...
من قهوهای بودم، رنگ هیزمهای تر
رنگ همان کلبهای از احساسات
قهوهای تلخ که مطلوب هرکسی نبود
رنگ مورد علاقه پیرمرد پیر و دفترخاطرات چرمیاش
مانند تودهای خاموش از خوشحالی که روی غمها انباشته شده
مانند بوی عطری قدیمی که خاطرات را یادآور شود
من دختر قهوهای بودم🪐