شد فاش در آفاقم آوازهی شیدایی
معروف جهان گشتم از دولت رسوایی
خیز ای دل دیوانه کز بهر تو میگردند
ویرانه به ویرانه طفلان تماشایی
وقت است که خون گردد، بیم است که خون گریم
دل از ستم تنها من از غم تنهایی
تا چند به دورانت میخواهم و خون نوشم
آب طربت خون باد ای ساغر مینایی
فرمود طبیب امروز...